بعد از چالش ها و قاچاق غیرقانونی فیلم «بی رویا» اکنون به صورت اختصاصی به نمایش درآمد

به نقل ار آرتیها جدیدترین فیلم سینمایی آرین وزیر دفتری به اسم «بی رویا» آماده اکران شده و به صورت اختصاصی در پلتفرم فیلیمو منتشر شد. «بی رویا» به تهیه‌کنندگی هومن سیدی ساخته شده است.

خلاصه فیلم «بی رویا»:

فیلم «بی رویا» داستان زوج جوانی به نام رؤیا و بابک است که قصد مهاجرت از ایران را دارند. دو هفته پیش از مهاجرت، رویا در خیابان با دختری بی‌نام و نشان مواجه می‌شود. حضور دختر در زندگی آنها به اتفاقاتی عجیب منجر شده و به تدریج هویت رؤیا دچار دگرگونی می‌شود. معمای هویت رؤیا با حضور بیشتر دختر در بطن زندگی او و بابک، کامل و کامل‌تر می‌شود.

بازیگران فیلم «بی رویا»:

طناز طباطبایی، صابر ابر، شادی کرم رودی، فرانک کلانتر و رضا داوودنژاد در این فیلم نقش آفرینی کرده اند.

نقد و بررسی فیلم بی رویا:

فیلم بی‌رویا اولین ساخته‌ی بلند آرین وزیر دفتری است که به تهیه کنندگی هومن سیدی و سعید سعدی در جشنواره‌ی فجر امسال حضور دارد. این اثر قصه‌ای رازآلود و تعلیق‌گون را در خودش جای داده و سعی بسیاری می‌کند که مخاطب را تا پایان نمایش به‌دنبال خود بکشاند. طناز طباطبایی و صابر ابر که از نقش‌های اصلی داستان هستند، یکی از بدترین تا میانه‌ترین بازی‌های کارنامه‌ی خود را در بی‌رویا ارائه داده‌اند. بی‌رویا، فیلمی است که در ایده اولیه خود مانده است و تلاش‌های بسیارش برای رسیدن به قصه‌ای استخوان‌دار، زیاد نتیجه بخش نیست.

در این فیلم، درون خانواده‌ی رویا صحنه‌های درگیری لفظی و فیزیکی وجود دارد و برخی از صحنه‌ها شامل سیگارکشیدن و استفاده از الفاظ نامناسب هستند. همچنین، زمانی که رویا با فراموشی مواجه می‌شود، احساس تعلیق و ترقیب خاصی به تماشاگر منتقل می‌شود. این فیلم داستانی پیچیده و رازآلود را به تصویر می‌کشد.

داستان این فیلم در فضایی وهم‌آلود و مالیخولیایی می‌گذرد و تجربه‌ی کم سازندگان آن در پرداخت و نوع روایت‌ اثر کاملا به چشم می‌آید. فیلم بی‌رویا، همچون شخصیت اول قصه‌اش با یک سردرگمی و ضعفی نمایان در ساختارش مواجه است که این ضعف عدم تاثیرپذیری بیننده از فیلم را به‌دنبال دارد و مخاطب برای برقراری ارتباط با نمایش دچار مشکل می‌شود. بی‌رویا، دوست دارد که متفاوت باشد و خودش را به شیوه‌ی متفاوت‌تری ارائه کند که البته در این پیچ‌وتاب سهم‌اش پرداختی خام است.

بی‌رویا در جست‌وجوی اثر انگشتی است که زندگی آدم‌ها از خود به‌جای می‌گذارند و شخصیت‌هایش در جهت کندوکاو این مسئله پیش می‌روند. فیلم برای اینکه بتواند مسئله‌ی هویت را در قالب یک قصه دربیاورد به‌سراغ مسائل روانشناختی می‌رود و از در اختلال اسکیزوفرنیا ورود می‌کند. یک بیماری روانی که فرد را در مسیر توهم و بیگانگی از خود قرار می‌دهد. ایده و فکر اولیه‌ی فیلم تکراری است و از طرفی دیگر هم به پرداختی تکراری‌تر رسیده است. بی‌رویا در تعریف قصه‌ی شخصیت‌ها مشکل دارد و در همان چند خطی ابتدای خودش می‌ماند.

کارکتر رویا آدمی است که دو زندگی را تجربه می‌کند و به دو هویت متفاوت می‌رسد اما تمام این تجربیاتی که او از سر می‌گذراند، صرفا اتفاقاتی است که در حیطه‌ی این تجربه‌ی ذهنی برای افراد دچار این آسیب رخ می‌دهد و چیزی دراماتیک که در راستای تعریف و قصه‌پردازی سینمایی باشد مخاطب را متوجه خود نمی‌کند. بیننده در بیشتر لحظات فیلم مشغول دنبال کردن هیجانات و توهمات شخصیت است و جز این نمی‌تواند داستانی برای پیگیری بیابد.

«بابک» همسر رویا که «صابر ابر» در آن ایفای نقش می‌کند برنامه سفر به دانمارک را دارد. عمل چشم رویا و بستری شدن او در بیمارستان و ماندگار شدن «زیبا» در خانه آنها داستان فیلم را به سمت فیلمی معمایی می‌کشاند.

هر بار مخاطب برای روند فیلم سناریوی ذهنی طراحی می‌کند که خیلی زود تمام این سناریو بهم می‌ریزد و مجبور می‌شود بار دیگر طرحی دیگر بریزد. قلاب‌های ذهنی کارگردان تا آخر ادامه می‌یابد؛ اما مخاطب جایی خسته می‌شود و دیگر خودش را به کارگردان تسلیم می‌کند. چرا که ارتباط برقرار کردن با فیلم برایش مشکل است. گرفتاری مالی رویا در موسسه و درگیری های او، ممنوع الخروج شدنش، مهاجرت، بی هویتی، مفقود شدن آرش، خسوف، مشابهت زیبا با دختر فوت شده‌، مرد و پسری که دنبال همسر مفقود شده‌اش می‌گردد و.. داستانک‌هایی هستند که مخاطب باید آنها را دنبال کند.

صحبت های بازیگران فیلم «بی رویا»:

شادی کرم‌رودی: من از مرحله طرح در جریان کار بودم و از ابتدا قرار بود نقش زیبا را بازی کنم. من در این فیلم ۳ نقش را بازی می‌کنم و چالش‌ برانگیزترین‌ فیلمی‌ بود که در آن حضور داشتم.

طناز طباطبایی: من نقش بیمار اسکیزوفرنی را بازی نمی‌کنم. این کپشن در پایان کار به دلیل گرفتن پروانه نمایش و اکران آن در فجر اضافه شد. اما مفهومی که ما به آن می‌پرداختیم مسئله تغییر هویت بود البته باید بگویم کار لایه‌های روانشناختی نیز دارد. این تجربه برایم بسیار لذت‌بخش بود. کپشن نهایی در عبور از مسیر پر پبچ و خم اخذ فیلمنامه اضافه شده اما درباره خود فیلم موضوعیت ندارد و ما بین انتخاب حضور در جشنواره و اضافه کردن کپشن موضوع دوم را انتخاب کردیم و خود فیلم درباره موضوع اسکیزوفرنی نیست.

در پایان

«بی‌رویا قصه تمام آدم‌هایی است که رویاهای‌شان را فراموش می‌کنند تا رویای دیگران را بسازند. جایگزین کردن رویایی شیرینی با آرزویی گزنده که مال تو نیست و در این جا به جایی درست آنجا که دلت کمی لرزید، سقوط خواهی کرد به دنیای همان رویا‌هایی که روزی داشتی و حالا فراموششان کردی و همان‌جا می‌مانی، انگار که آدمی فراموش شده‌ای. «بی‌رویا» تقابلی است میان آنچه هستی و آنچه نمی‌خواهی باشی. در قسمتی از فیلم زیبا از رویا می‌پرسد: «اگر آدم گذشته‌اش رو فراموش کنه، بازم همون آدمه یا یکی دیگه‌ست؟» تمام فیلم انگار دارد تلاش می‌کند که همین حقیقت را نشان بدهد، حتی آنجا که مادر آرش بعد از مفقود شدن پسرش دارد خوابی را که دیده تعریف می‌کند و می‌گوید که آرش را توی خواب نشناخته است.

این فیلم برای اولین بار در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و نامزد دریافت ۳ سیمرغ بلورین شده بود که طناز طباطبایی، موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره، برای بازی در این فیلم شد.

دیدگاهتان را بنویسید