امروز در آرتیها به سریال خانه کوچک که در سال۱۹۷۴ تا۸۳ ساخته شده بود می پردازیم. «مایکل لاندون» در نقش پدر خانواده بازی میکند و ضمنا تهیهکنندهی این سریال هم بوده و مادر خانواده را «کرن گرسل» بازی میکند که این روزها از مورد احترامترین بازیگران پیشکسوت هالیوود به شمار میرود. داستان از زبان «لورا» (با بازی ملیسا گیلبرت) روایت میشود که با زبان ساده و ملموس خود، مخاطب را به سمپاتی وادار میکند.
سریال، یک کارگردانیِ تلویزیونی امریکایی دارد که در تک تک صحنهها خود را نشان میدهد. میزانسنها تماما بر اساس جملات داستان شکل گرفتهاند و از هیچ کاری برای درگیر کردن مخاطب و احساسات او دریغ نشده است. همین میزانسن و البته بازی خوب بازیگران در موقعیتهای غمگین و کمیک داستان باعث شده که مخاطب خیلی زود به دنبال کردن سریال عادت کند. نکتهی مهم در مورد این سریال این است که به خوبی لحن داستان را رعایت کرده و حتا سنتی منتالیسم موجود در رمان را هم به تصویر میکشد.
کارگردان در هیچ کجای داستان اندک ابایی از به تصویر کشیدن رنج بردن یک مرد در بستر بیماری، فقر و تنگدستی و اشک ریختن و مواجهه با مصیبت ندارد و به همان سادگی که شوخیهای داستان را روایت میکند، این صحنهها را نیز جلوی دوربین میبرد. سریال همچنین یک موسیقی متن معمولی به اضافهی یک آهنگ تیتراژ فوقالعاده شنیدنی و ماندگار دارد که بدون شک لازمهی چنین شیوهی سریال ساختنی است. همین موضوع باعث می شود که مخاطب به جای فکر کردن به این موضوعات و سطح مقدم اتفاقات خوب وبدی که برای این خانواده واهالی دهکده ای که درآن زندگی می کنند به مفاهیم بلندی که در پس آن ها گنجانده شده است فکر کند.

بازیگران
مایکل لندون, ملیسا گیلبرت, کارن گراسل, ملیسا سو اندرسون, ماتیو لابورتو,ریچارد بول, کاترین مکگرگور, آلیسون آرنگریم, جاناتان گیلبرت, کوین هاگن, پاتریشیا نیل,ویکتور فرنچ دراین سریال حضور داشتند.
داستان، سرشار از فداکاری، گذشت، محبت و انسان دوستی است. و این موضوع آن قدری که لازم بوده در بطن سریال جای داده شده است. به همین سبب، یکی از اتفاقات خوشایند این روزهای تلویزیون ایران، پخش همین سریال است. در مقایسه با فاجعههای کرهای، خانمانسوزهای ترکیهای، آبکیهای ایرانی مثل کیمیا، پروپاگانداهای واضحی مثل معمای شاه و فیلمفارسیهای کشداری مثل پشت بام تهران، اگر وقتی به یک سریال استاندارد آمریکایی که میتواند به خوبی احساسات شما را برانگیزد و مفاهیم اخلاقی و خانوادگی را منتقل کند اختصاص دهید، مطمئنا ضرر نکردهاید.
اگر یادتان نمیآید که این سریال چه زمانی پخش میشده تعجبی ندارد. به گواه پدرم، این سریال پیش از انقلاب و حول و حوش سالهای ۵۵-۵۶ از تلویزیون ملی پخش میشده است. زمانی که مردم ایران هنوز آنچنان که باید با پدیدهای به نام تلویزیون مانوس نبودهاند و اگر بازخوانی تاریخی من صحیح باشد، صحبت از زمانی است که در هر محله فقط یک تلویزیون بوده است.
مسئولین وقت با آگاهی از همین موضوع سریالهایی را برای پخش انتخاب میکردهاند که بیشترین تاثیر آنی بر روی مخاطب را داشته باشند و نیز بتوانند عدهای را دور هم جمع کنند. بنابراین تعجب ندارد که سریالی مثل خانهی کوچک برای این کار انتخاب میشده. سریال اساسا در مورد همدلی و همراهی است و از درگیری و تفرقه دوری میکند.

در مورد آدمهایی است که اگرچه با هم غریبهاند به هم کمک میکنند. برای نجات یک زندگی از فروپاشی تلاش میکنند. کریسمس را «با هم» جشن میگیرند. عاشق میشوند. برای نجات شهر از تیفوس تلاش میکنند و… . این سریال در یک خانواده میگذرد که به هم احترام میگذارند. با هم صمیمی هستند، فداکاری میکنند، برای زندگی تلاش میکنند و به آنچه دارند قانعاند. داستان، پدری دلسوز و زحمتکش دارد (نه فقط به عنوان دو تا برچسب، بلکه به عنوان یک شخصیت کامل شده چنین خصوصیاتی در آقای اینگلز است) و دیگر شخصیتهای داستان نیز به تبعیت از همین مدل، ویژگیهای منحصر به فردی دارند که به هر کدام اجازه میدهد به الگویی برای افراد جامعه بدل شوند.
ای کاش حالا که هیچ خبری از ساخته شدن چنین سریالهایی در تلویزیون ایران نیست و سریالهای جدید مشابه (که انگشتشمار هستند) هم راه به این رسانه ندارند، پخش مجدد این سریالهای قدیمی به ورود دوبارهی آنها به خانههای مردم منجر شود. (و لطفا اشتباه نگیرید، پخش سریال از تلویزیون خیلی با دانلود آن از اینترنت و تماشای یک نفرهاش فرق دارد. سریال خانوادگی را باید هر شب سر ساعت مقرر و همراه با خانواده دید.)
نکته: این مطلب اولین بار در بهمن ماه سال ۱۳۹۴ و هنگام پخش سریال خانه کوچک از شبکه نمایش سیما منتشر شد. پخش این سریال به دلایلی بعد از دو یا سه فصل متوقف شد.
گذر زمان بر روی چهره ها
پس از روی آنتن رفتن سریال “خانه کوچک” که حدود چهل سال از زمان پخش آن می گذرد، نکته ی جالب اینجا است که خرده داستان های ساده اما پر از لطافت و انسانیت آن که دراوایل قرن بیستم توسط “لورا اینگلز” واقعی و نویسنده نوشته شده، همچنان می تواند نسل جدید، غرق در تکنو لوژی و سریال های پر تعلیق روز جهان را نیز به خود جلب کند. در اینجا چند نکته در مورد بازیگران این سریال را که شاید ندانید به همراه ظاهر امروزشان ببینید.
ملیسا گیلبرت (لورا) : بازیگر نقش لورا که راوی قصه و شخصیت اصلی آن است چهره ی پر جنجالی در هالیوود محسوب می شود . او جزو اولین بازیگرانی بود که عکس برهنه اش روی جلد مجلات رفت. این بازیگر ۵۱ ساله چهار بار ازدواج کرده است. وسواس عجیب او به تغییر در ظاهرش که تا به حال بیش از ۱۵ عمل جراحی پلاستیک روی چهره و اندام خود کرده، موجب شده تا همیشه بحث محافل باشد . بخصوص که این عمل های زیبائی چندان موفقیت آمیز نبوده و پیش از آن چهره ی دلنشین تری داشته است.

ملیسا سو اندرسون (مری) : بازیگر نقش مری الن در این سریال موفق ترین آنها پس از “خانه کوچک” بود که وی دو بار هم برنده جایزه امی برای حضورش در نقش های تلویزیونی شد. تنها حاشیه زندگی او شایعه عشقی بود که بین او و مایکل لاندون (بازیگر نقش پدرش در سریال خانه کوچک) بر سر زبان ها افتاد.وی در حال حاضر ۵۳ ساله است.

کارن گراسل ( کارولین) : نقش کارولین مادر دوست داشتنی خانه کوچک را کارن گراسل به عهده داشت که همچنان هم در ضمینه بازیگری فعالیت می کند اما او هرگز بازیگر پر کاری نبوده است. وی ۷۳ ساله است.

مایکل لندون : مایکل لاندون بازیگر نقش پدر خانواده اینگلز که تهیه کننده ی این سریال نیز بود و نیزماجرای عشقش به ملیسا سو اندسون مدتها حاشیه ساز بود. مایکل لاندون پیش از سریال خانهی کوچک با بازی در سریال “بونانزا” (به مدت چهارده سال) شهرت زیادی برای خود دست و پا کرده بود و پس از اتمام سریال خانهی کوچک نیز با بازی در سریالی دیگر به نام “آزادراهی به بهشت” به مدت پنج سال ، توانست با ۲۸ سال بازی مداوم در سریالهای روزمرهی تلویزیونی مقام دوم را پس از لوسیل بال بدست آورد. این در حالی است که لندون در تمامی این سالها تهیهکنندگی ، نویسندگی و کارگردانی بیشتر قسمتهای سریالهای فوق را نیز بر عهده داشته است. مایکل لندون جوایز تلویزیونی بسیاری کسب کرد ولی سرانجام در سال ۱۹۹۱ پزشکان متوجه سرطان لوزالمعدهی وی شدند. بیماری گسترش یافته و به کبدش سرایت کرده بودو برای همیشه کارنامه ی خود را نیمه کاره گذاشت.

سریال خانهی کوچک بعنوان طولانیترین سریال ملودرام خانوادگی آمریکایی شناخته شده است. پس از اتمام سریال و کنارهگیری برجستهترین کارآکتر این سریال (یعنی مایکل لاندون) سری جدید این سریال تحت عنوان “خانهی کوچک : شروعی دوباره” در سال ۱۹۸۲ آغاز گردید که بعلت عدم استقبال تماشاگران پس از ساخت ۱۹ قسمت متوقف شد. پس از آن سه دنبالهی تلویزیونی در قالب سه فیلم با نامهای “خانهی کوچک : نگاهی به دیروز” (۱۹۸۳) ، “خانهی کوچک : خدا همه بچههای کوچک را حفظ کند” (۱۹۸۳) و “خانهی کوچک : آخرین وداع” (۱۹۸۴) ساخته شد که با ساخت آخرین فیلم ، پروندهی این سریال برای همیشه بسته شد.