به نقل از آرتیها در جبهه غرب خبری نیست (به انگلیسی: All Quiet on the Western Front) فیلم حماسی ضد جنگ آلمانی محصول ۲۰۲۲ است، که بر اساس رمانی به همین نام اثر اریش ماریا رمارک از سال ۱۹۲۹ ساخته شدهاست. کارگردانی این فیلم به عهده ادوارد برگر بوده و در آن بازیگرانی همچون دانیل برول، آلبرشت شوخ، سباستین هولک، فلیکس کامرر، آرون هیلمر، ادین حسنوویچ و دیوید اشتریسو ایفای نقش کردهاند.
داستان فیلم در طول جنگ جهانی اول اتفاق میافتد و زندگی یک سرباز جوان آلمانی ایدئالیست به نام «پائول بویمر» را روایت میکند؛ بویمر پس از ثبت نام در ارتش آلمان با دوستانش، خود را در معرض واقعیتهای جنگ میبیند و امیدهای اولیه او برای تبدیلشدن به یک قهرمان، در تلاش برای زندهماندن از جنگ از بین میرود. این فیلم یک خط داستانی موازی را اضافه کردهاست که در کتاب یافت نمیشود، که به دنبال مذاکرات آتشبس ۱۱ نوامبر برای پایاندادن به روند جنگ است.

در جبهه غرب خبری نیست نخستین بار در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو در ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۲ به نمایش درآمد و در ۲۸ اکتبر در نتفلیکس پخش شد. این فیلم نقدهای مثبتی از سوی منتقدان دریافت کرد، و لحن و وفاداری آن به پیام ضدجنگ منبع اصلی به صورت گسترده مورد تحسین منتقدان و تماشاگران قرار گرفت. این فیلم ۱۴ نامزدی پیشرو را در هفتاد و ششمین جوایز فیلم آکادمی بریتانیا (برنده ۷ مورد، از جمله بهترین فیلم) و ۹ نامزدی در نود و پنجمین دوره جوایز اسکار را دریافت کرد که برنده ۴ مورد از جمله بهترین فیلم بینالمللی، بهترین فیلمبرداری، بهترین موسیقی فیلم و بهترین طراحی صحنه شد، که آنرا به چهارمین فیلم غیر انگلیسی زبان، پس از فانی و الکساندر (۱۹۸۲)، ببر خیزان، اژدهای پنهان (۲۰۰۰) و انگل (۲۰۱۹) تبدیل میکند که به این موفقیت دست یافتهاست.
این فیلم در فوریه ۲۰۲۰ با کارگردانی ادوارد برگر و دانیل برول به عنوان بازیگر اصلی معرفی شد. تصویربرداری اصلی در مارس ۲۰۲۱ در پراگ، جمهوری چک آغاز شد و ۵۵ روز به طول انجامید. هزینه ساخت این فیلم ۲۰ میلیون دلار بودهاست.
بازیگران :
- فلیکس کامرر در نقش پائول بویمر
- آلبرشت شوخ در نقش استانیسلاوس «کَت» کاتچینسکی
- آرون هیلمر در نقش آلبرت کروپ
- موریتز کلاوس در نقش فرانس مولر
- آدریان گرونه والد در نقش لودویگ بهم
- ادین حسنویچ در نقش تیادن استکفلیت
- دانیل برول در نقش ماتیاس ارتسبرگر
- تیبو د مونتالمبر در نقش ژنرال فردیناند فوش
- دیوید اشتریسو در نقش ژنرال فردریش
- آندرئاس دوهلر در نقش ستوان هوپه
- سباستین هولک در نقش میجور فون بریکسدورف
خلاصه داستان فیلم :
در سال ۱۹۱۷ میلادی، سه سال پس از آغاز جنگ جهانی اول، «پائول بویمر» نوجوانی ۱۷ ساله است که در کنار دوستانش «آلبرت کروپ»، «فرانس مولر» و «لودویگ بهم» در ارتش امپراتوری آلمان ثبت نام میکنند. آنها به سخنرانی میهنپرستانهٔ یکی از مسئولان آکادمی نظامی گوش میدهند و ناآگاهانه یونیفورم سربازانی که در نبرد قبلی کشته شدهاند را دریافت میکنند. پائول پس از استقرار آنها در شمال فرانسه در نزدیکی لا مالمایسون، با «استانیسلاوس «کت» کاتچینسکی»، یک سرباز مسنتر، آشنا میشوند. دیدگاه رمانتیک آنها از جنگ، با واقعیتهای سنگر در خط مقدم جبهه غربی درهم میشکند و لودویگ در همان شب اول توسط آتش توپخانه کشته میشود.

در ۷ نوامبر ۱۹۱۸، ماتیاس ارتسبرگر، مقام آلمانی، که از تلفات فزاینده خسته شدهاست، با فرماندهی عالی آلمان ملاقات میکند تا آنها را متقاعد کند که مذاکرات ترک مخاصمه را با نیروهای متفقین آغاز کنند. در همین حال، پائول و کت یک غاز را از مزرعهای فرانسوی میدزدند تا با آلبرت، فرانس و کهنهکاری دیگر به نام «تیادن استکفلیت»، که با آنها در استان شامپانی پشت جبهه نزدیک شدهاند، شریک شوند. کت که بی سواد است، از پائول درخواست میکند تا نامهای از همسرش را برای او بخواند و نگران است که نتواند خود را دوباره در جامعهٔ زمان صلح ادغام کند. فرانس شب را با یک زن فرانسوی میگذراند و روسری او را به یادگار میگیرد.
در ۹ نوامبر، ارتسبرگر و هیئت آلمانی سوار قطاری میشوند که به مقصد جنگل کامپین میرود تا در مورد آتشبس مذاکره کنند. پائول و دوستانش به مأموریتی میروند تا ۶۰ سرباز گمشده را پیدا کنند که برای تقویت یگان خود فرستاده شده بودند و متوجه میشوند که پس از برداشتن نقابهایشان خیلی زود توسط گاز کشته شدهاند. «ژنرال فردریش» که مخالف مذاکرات آتشبس است، پیش از رسیدن نیروهای کمکی فرانسوی دستور حمله میدهد. در آن شب، هیئت ارتسبرگر به جنگل کامپین میرسد و یگان پائول به جبهه نبرد اعزام میشوند تا برای حمله به خطوط فرانسوی آماده شوند.
در ۱۰ نوامبر، فرمانده عالی متفقین فردیناند فوش به آلمانها ۷۲ ساعت فرصت میدهد تا شرایط غیرقابل مذاکره متفقین را بپذیرند. در همین حال، حملهٔ آلمان پس از نبرد تن به تن، خط مقدم فرانسه را در اختیار میگیرد، اما با یک ضدحمله تسلیحاتی ترکیبی، که در آن فرانسویها از تانکهای سِنت شاموند برای غلبه بر دفاع آلمان استفاده میکنند، شکست میخورد. فرانس از گروه جدا میشود و آلبرت در تلاش برای تسلیمشدن میمیرد. پائول که در دهانهای در منطقهٔ بیطرف با یک سرباز فرانسوی به دام افتادهاست، او را با چاقو میزند و مرگ او را به آرامی تماشا میکند، اما سپس بهشدت پشیمان میشود و از بدن مردهاش طلب بخشش میکند.
ارتسبرگر از کنارهگیری قیصر ویلهلم دوم مطلع میشود و از فیلد مارشال پاول فن هیندنبورگ دستور میگیرد تا شرایط متفقین را بپذیرد. پائول به واحد خود برمیگردد و مردان را در حال جشنگرفتن پایان قریبالوقوع جنگ میبیند. او دوستش تیادن را زخمی را پیدا میکند که روسری فرانس را به او میدهد. پائول و کت برای او غذا میآورند، اما تیادن که از فلجشدن مضطرب شده است، به طرز مرگباری به گلوی خود ضربه میزند و خودکشی میکند.

در ۱۱ نوامبر، هیئت ارتسبرگر آتشبسی را امضا میکند که قرار است در ساعت ۱۱:۰۰ صبح اجرا شود. پس از اطلاع از آتشبس، پائول و کت برای آخرینبار از مزرعه سرقت میکنند، اما کت توسط پسر کشاورز مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و کشته میشود. فریدریش که میخواهد جنگ را با پیروزی آلمان به پایان برساند، دستور میدهد حمله را در ساعت ۱۰:۴۵ صبح آغاز کنند. پائول تا آنجا که میتواند سربازان فرانسوی را میکشد، اما فقط چند ثانیه پیش از آتشبس ساعت ۱۱ با سرنیزه به روی سینه او کوبیده میشود و کشته میشود.
مدت کوتاهی بعد، یک سرباز تازهوارد آلمانی که پائول در جنگ او را نجات داده بود، جسد گلآلود پائول را پیدا میکند و روسری یادگاری فرانس را برمیدارد.
یک مستند در مورد ساخت فیلم با عنوان «Making All Quiet on the Western Front» در ۲۰ فوریه ۲۰۲۳ در نتفلیکس در سطح جهانی منتشر شد. انتشار نسخه «کلکسیونی» بلوری برای ۲۸ مارس ۲۰۲۳ در ایالات متحده و ۲۴ آوریل ۲۰۲۳ در بریتانیا برنامهریزی شدهاست
روبین کوتینهو از نتفلیکس جانکی نوشت: «فیلمنامه آن این پتانسیل را دارد که شما را کاملاً به هم بزند، اما ضربات خود را از آن نمیکشد […] فیلم به موضوعاتی همچون تنهایی، کاتالیزور استیصال و ترس از غیرنظامیان در طی نبرد و هرجومرج میپردازد.» بن کنیگزبرگ، فیلم را نسبت به نسخه ۱۹۳۰ آن «تاثیرگذارتر»، دانست و از موسیقی متن تند آن استقبال کرد. او همچنین از افزودن طرح داستانی موازی برای ردیابی آتش بس تحسین کرد، حتی با اینکه از روایت اول شخص رمان متفاوت است؛ او سرنوشت دستکاری شدهٔ شخصیتها را از نظر روایی قدرتمند دانست.
مارک کرمد مینویسد، اگرچه این فیلم در سرویس نتفلیکس قرار دارد، اما دلیل بسیار خوبی برای دیدن آن در سینما وجود دارد زیرا «از نظر بصری بسیار، بسیار چشمگیر و طاقتفرسا است […] البته بسیار دلخراش است و باید هم همینطور باشد.» بتانی وایات، مورخ فرهنگی، این فیلم را «بهترین فیلم جنگ جهانی اول تا به امروز» نامید و نوشت که «به روح رمان رمارک وفادار است». او «تطابق با قدرت نتیجهگیری از فیلم سال ۱۹۳۰» را دشوار میداند، […] اما بیان دارد که «اقتباس سال ۲۰۲۲ در ساختن مرثیه خاص خود برای مردانی که به خانه بازنگشتند، موفق بودهاست».
بسیاری از منتقدان آلمانی سکانسهای اکشن را تحسین کردند، اما انحرافات قابلتوجه فیلم نسبت به کتاب را ایراد گرفتند، که خواندن آن در بسیاری از مدارس آلمان ضروری است. هوبرت وتزل که در زوددویچه تسایتونگ مینویسد، از تغییرات فیلم در کتاب انتقاد کرد و گفت: «باید از خود بپرسید که آیا کارگردان حتی رمان رمارک را خواندهاست یا خیر». این فیلم همچنین نقدهای منفی را از فرانکفورتر آلگماینه زایتونگ دریافت کرد. مورخ زونکه نایتزل صحنههای نبرد را دقیقتر از اقتباسهای قبلی دانست و از آنها ستایش کرد، اما فیلم را به خاطر به تصویر کشیدن سربازانی که برای جلوگیری از فرار از سربازی تیراندازی میشوند، با وجود اینکه تنها چهل و هشت سرباز در طول جنگ جهانی اول چنین اعدام شدهاند، مورد انتقاد قرار داد.
در مورد این فیلم نظرات، ٪۹۰ از ۱۵۰ بررسی منتقدین مثبت است و این فیلم میانگینِ امتیاز ۸٫۲/۱۰ را در اختیار دارد. این فیلم در متاکریتیک، که از میانگین وزنی استفاده میکند، بر اساس نظر ۳۶ منتقد امتیاز ۷۶ از ۱۰۰ را کسب کرده که نشانگر «نقدهای عموماً مطلوب» است.