در این مطلب از آرتیها به نقد و بررسی سریال «جادوگر» پرداختهایم. سریال «جادوگر» از اواخر اردیبهشت ماه سال جاری از طریق پلتفورمهای نماوا و فیلیمو در شبکه نمایش خانگی پخش شد. این سریال به کارگردانی مسعود اطیابی و تهیه کنندگی ایرج محمدی در قالب یک سریال تلویزیونی کمدی ساخته شد.

داستان و بازیگران سریال «جادوگر»
قدرت و جهانگیر از جاعلان معروف تحت تعقیب پلیس قصد دارند از کشور بگریزند اما این دو، طی ماجراهایی در مییابند که با رمالی میتوانند کار و کاسبی جدیدی را پیشه کنند. با اینکه پلیس آنها را شناسائی کرده اما آنها بخاطر طمع دست از رمالی نمیکشند و با کلاهبرداری میتوانند به مال و منالی برسند که …
در این سریال احمد مهرانفر، سیدجواد رضویان، مریم مومن، نادر سلیمانی، رضا ناجی، نسیم ادبی، فقیهه سلطانی، متین ستوده، احمد ایراندوست، گیتی قاسمی، پونه عاشورپور، شهین تسلیمی، صحرا اسدالهی، عرفان ابراهیمی، میثاق جمشیدی، شهرزاد کمال زاده، سمیه مهری، جواد پولادی، سحر سلیمانی و محمدرضا عقدایی به هنرمندی پرداختهاند.

قصه تکراری
همه میدانیم که مسعود اطیابی در طول پنج سال اخیر، نبض گیشه را در دست گرفته است. او در این چند سال با فیلمهای سینمایی تگزاس، تگزاس ۲، انفرادی و دینامیت توانسته رکورد گیشه سال سینما را جابجا کند. اما متاسفانه حالا سوژه سریال تکراری است که پیشتر در فیلم سینمایی گشت ارشاد ۲ دیده ایم. در قصه گشت ارشاد ۲، شخصیتهای اصلی از باج گیری دست میکشند و ناخواسته وارد فضای رمالی میشوند. اما آنها پس از مشهور شدن و به دست آوردن پول زیاد، دستگیر میشوند.
در سریال مسعود اطیابی نیز، داستان تکرار میشود. با این تفاوت که قدرت و جهانگیر هر دو جعل سند میکنند و بی اراده وارد فضای پیشگویی و رمالی میشوند. علاوه بر این قرار است که قصه طولانیتر شود و در ۱۴ قسمت بالای ۵۰ دقیقه روایت شود.
مسئله دیگر بافت کمدی است. در واقع به نظر می رسد که اطیابی شیوه شوخی در فیلم های کمدی موفق اش را کپی کرده، تا در سریال جاودگر هم تماشاگر را بخنداند. اما شوخیها در موقعیت درست رخ نمیدهد. در برخی موارد این شوخیها جنبه اجتماعی و سیاسی پیدا میکنند. مثلا شوخی کردن با موضوع جنجالی پرستوها و جعل مدرک برخی سیاسیون که در دو دهه اخیر رخ داد. اما در برخی موارد، شوخیهای جنسی بی مورد اتفاق میافتد که ممکن است مخاطب جدی جریان کمدی را کلافه و عصبانی کند. مشابه شوخیهایی که ابتدای فیلم انفرادی و مقابل موسسه قرض الحسنه رخ داد.

اشتباهات متعدد
اشتباهات در قسمت اول سریال جاودگر کلافه کننده و پر تکرار است. مثلا در سکانسی که سارق طلاها در اتوبوس لو میرود، یک موسیقی بندری با ریتم تند در پس زمینه اتفاقات پخش میشود که مخاطب با آن ارتباط برقرار نمیکند. چرا که موقعیت هیجانی است و مخاطب منتظر اتفاقات بعدی است.
در جایی دیگر، قدرت با لنج در حال رفتن به جزیره است، اما یک بند موسیقی محلی روی لنج در حال اجرا هستند و موقعیت نمیتواند حضور آنها را توجیه نمیکند.
اشتباه بعدی هم زمان رخ میدهد که نادر سلیمانی در حال بازگشت از لنج خود به خانه است و دیالوگهایی را با خود تکرار میکند. دیالوگهایی که او در سکانس پیشین با شاگرد خود رد و بدل کرده و نیازی به بازگویی مجدد نیست.

شخصیتهای مبهم
البته در سناریویی که هیچ تلاشی برای شخصیت پردازی کاراکترها نشده، چه انتظاری میتوان از بازیگر داشت؟ بازیگری که با یک شخصیت بی سر و ته روی کاغذ مواجه است چه ارتباطی میتواند با نقش برقرار کند؟ از چه منشأ و ذخیره ی اطلاعاتی برای فرو رفتن در نقش بهره ببرد؟ این کاراکتر ها چه عقبه ای دارند؟ خانواده ای دارند؟ پدر و مادری چشم به راهشان است؟ هدف این افراد در زندگی شان چیست؟ هدف از این ولگردی جاده ای چیست؟ سریال پاسخ کدام یک از این ابهامات را میدهد ؟
با این وجود هیچ تعجب نخواهم کرد اگر جادوگر پرمخاطب ترین سریال شبکه های نمایش خانگی شود. ما بارها در گیشه از این تعجب ها کردهایم. جامعه ما تشنه ی طنز است. اما کاش به همان اندازه که از این تشنگی برای پر کردن حساب های بانکی خود بهره میبریم، برای افزایش سطح آگاهی و سلیقه ی هنری مردممان نیز بهره میجستیم!