به نقل از آرتیها حمید زرگرنژاد سال ۹۶ با فیلم ماهورا در جشنواره فیلم فجر حضور داشت و توانست تحسین منتقدان را به همراه داشته باشد. او امسال با فیلم شماره ۱۰ در جشنواره چهل و یکم حضور دارد که در فضایی دارک، داستانی در حوزه دفاع مقدس را روایت کرده است.
«شماره ۱۰» که پیشتر از این در خبرها با نام «شماره ۱۰ گریخت» معرفی شده بود دارای مؤلفههایی است که هم تماشاگرپسند است و هم کلیشهای نیست. متأسفانه موضوعی که سالهاست در گونه سینمای دفاع مقدس با آن مواجهیم اسیر شدن فیلمسازان در دام کلیشههایی است که سبب شده تا اینگونه سینمایی نتواند به جایگاه واقعی خود در سینمای کشور دست یابد.
بازیگرانی که در این فیلم نقش افرینی کردند: مجید صالحی، حسام منظور، سیامک صفری، بهرنگ علوی، مهدی زمین پرداز، صحرا اسداللهی و احمد کاوری بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
در خلاصه داستان رسمی این فیلم آمده است: «فرار از اینجا بهترین راهه چون همهمون ازش میترسیم…»
داستان این فیلم ایرانی از این قرار است که استوار اکبری در سال پایانی جنگ به اسارت نیروهای عراقی درآمده و در جریان انتقال به خاک عراق چندین فرار ناموفق را تجربه کرده است. انتقال او به زندانی با نام قفس امن و آشنایی اش با احمد و محمود رادیو سبب میشود تا نقشه جدیدی برای فرار از زندان باهدف اعلام نام ۴۲ اسیر ایرانی که رژیم بعث آنها را مخفی و از اعلام نامشان به صلیب سرخ خودداری کرده طراحی شود. استوار اکبری در این مسیر حوادث زیادی را پشت سر میگذارد.

نکته مهمی که زرگر نژاد با هوشمندی از آن گریخته و داستانی جذاب را صرفاً با موضوع انجام یک مأموریت بزرگ در قالب فرار از زندان قفس امن و رساندن اسامی ۴۲ تن از اسرای امنیتی به دست صلیب سرخ درهمآمیخته است و در این راستا تعلیق و گره دراماتیک دو عنصر مهمی بودهاند که یاریرسان او شدهاند و زرگر نژاد نیز حداکثر استفاده را از این دو عنصر چه در فیلمنامه و چه در ساختار خود به عملآورده تا جایی که تا جایی که مخاطب در بسیاری از لحظات با شخصیتها همذات پنداری میکند و حتی در برخی صحنهها بهصورت ناخودآگاه برای قهرمان داستان کف و سوت میزند و دقیقاً همین واکنش یعنی اثربخشبودن درام و ساختار صحیح.
فیلمنامه اگرچه در بخشهایی دچار کاستی است و برخی داستانکها نمیتوانند به درستی در مسیر داستان اصلی قرار گیرند و چرایی برخی کنش ها و واکنش ها برای مخاطب معلوم نمیشود؛ اما در کلیت، با فیلمنامهای مناسب مواجهیم که تا حد زیادی میتوان از ضعفهای آن چشم پوشی کرد.
بازی متفاوت مجید صالحی که در سالهای اخیر در مدیوم سینما تلاش قابل توجهی برای شکستن قالب طنازانه بازیگری خود به خرج داده، لوکیشن بدیع و جذاب و فیلمبرداری ای که عمدتا در مکانهای بسته با نورپردازی و طراحی صحنه چشم نواز درهم آمیخته شده بخشهایی از ساختار مثبت شماره ۱۰ هستند.

ابراهیم اصغری | تهیهکننده فیلم شماره ۱۰: سینمای ایران به ویژه نسل جدید به قهرمان نیاز دارند در چند سال اخیر با توجه به مراودهای که با مخاطبان داشتم این را احساس کردم و در دو کار اخیرم سعی کردیم به سمت یک فیلم قهرمانمحور برویم. این فیلم هم برگرفته از مستندات است قصه «شماره ۱۰» بر اساس تحقیقات گستردهای که آقای زرگرنژاد انجام داد، شکل گرفت و بعد از چند نوبت بازنویسی این فیلمنامه حاصل شد ما سعی کردیم قهرمان را در انتهای فیلم به یک پهلوان تبدیل کنیم.
ما ایرانیها نسبت به پهلوانان عرق خاصی داریم و امیدوارم این موضوع در ذهن مخاطبان شکل بگیرد و به الگوسازی و اسطوره سازی منجر شود.من کارهای سخت را دوست دارم اگر مشکل جای دیگری وجود دارد که آن در سبد اکران و نحوه تبلیغات و… است دلیلی نمیشود که تولید این فیلمها تعطیل شود. شرایط باید اصلاح شود تا اینگونه فیلمها مخاطب جذب کند البته جذب مخاطب باید در تولید هم رعایت شود.هر قهرمان ایرانی لیاقت این را دارد که فیلمی برای او ساخته شود من حتی علاقه دارم درباره قهرمانان معاصر که در رشتههای دیگر هستند فیلمی بسازم. اما به دلیل تجربه خودم در جنگ چنین فیلمهایی میسازم.
امید زرگرنژاد | کارگردان شماره ۱۰: تحقیقات این فیلم از سال ۹۶ شروع شد. ما سعی کردیم این قهرمان اسم نداشته باشد و نامش شماره باشد چون سرگذشت او تلفیقی از سرگذشت همه آزادگان است.ین تنها فرار موفق در تاریخ دفاع مقدس بوده است صدام هم ۴۰ میلیون دینار بر سر این شخصیت واقعی جایزه گذاشته بود چون او تمام ساختار امنیتی را در هم شکست. این قصه تلفیقی از خاطره چند نفر بود اما در واقعیت در زمان جنگ دو نفر با نام زاگرس میرانی و محمد عبدی از زندان فرار میکنند از سرنوشت زاگرس میرانی خبری نیست اما محمد عبدی تکنسین اتاق عمل است.

احمد کاوری | بازیگر:روزی که وارد ساخت این فیلم شدیم شرایط سختی بود و اغلب به خاطر پروژههای مختلف که در جریان ساخت بود نمیتوانستیم بازیگر پیدا کنیم روز اول قصد نداشتم بازی کنم برای آن نقش گزینههای مختلفی داشتیم من در فیلم قبلی آقای زرگر نژاد هم بازی کرده بودم. من نمیفهمم یعنی چه که میگوئید بازیگران نچسب بودند. آنها چه باید میکردند.
در کنار ریتم مناسب فیلم، اثر را به فیلمی دیدنی مبدل ساختهاند. اثری که چنانچه در زمان مناسب و با توجه و برنامه ریزی مناسب اکران شود حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت و بدون تردید کمتر تماشاچیای را ناراضی روانه خارج از سالن خواهد کرد.