فیلم سینمایی انفرادی

در روند فیلم انفرادی داستانی که وجود دارد این است که مهدی هاشمی، احمد مهران فر و رضا عطاران بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند و در این فیلم می بینید که در ابتدای فیلم، موسسه اعتباری پول های این سه نفر را بالا می کشد و حال این ۳ نفر آه در بساط ندارند.

در این زمان تصمیم می گیرند که خلافی را انجام دهند و… ؛ بنابراین دست به خلاف های مختلفی می زنند اما در نقد و بررسی فیلم انفرادی جالب است بدانید که کسی آن ها را دستگیر نمی کند. این چند خطی که در این قسمت از نقد فیلم انفرادی ذکر کردیم فیلم نامه فیلم انفرادی را تشکیل می دهد.

البته در نقد فیلم انفرادی باید به این مورد نیز توجه داشته باشید که درکل فیلمنامه ی این فیلم فیلمنامه ی بسیار ضعیفی محسوب می شود. سه کارکتر اصلی فیلم کار های مختلفی را انجام می دهند از جمله: دزدی می کنند، به مهمانی می روند، در پارک آب بازی انجام می دهند، بانکی را سرقت می کنند و حتی کارهای دیگر را نیز انجام می دهند تا بلکه به زندان بیافتند و در آن جا بتوانند با خیال راحت زندگی کنند؛ اما در ادامه نقد فیلم انفرادی باید بدانید که تمام این کار ها لوده بازی بیش نیست و کارگردان با این فیلمنامه فقط می خواهد که فروش خوبی داشته باشد.

انفرادی فیلم شبه‌کمدی و مبتذلی است از کارگردان «دینامیت» و «تگزاس» که این روز‌ها اکران شده‌است و فروش آن هم روند افزایشی دارد، اما با بهای بلیت ۴۵ هزارتومانی نمی‌شود ارزیابی در رضایت مخاطب داشت. انفرادی در ادامه دیگر ساخته‌های اطیابی، اثری است که قصد دارد مخاطب را با شوخی‌های جنسی و اروتیک با موقعیت‌های خام‌دستانه و دستمالی‌شده بخنداند. اطیابی اگر در «دینامیت» با مضامین ارزشی شوخی کرده‌بود که قادر به تأثیرگذاری هم نبود، اما در «انفرادی» قصد داشته پیوندی میان کمدی و سیاست شکل بدهد، اما این پیوند آنقدر ابتدایی است که حتی نمی‌شود ذره‌ای از فیلم را به عنوان هنر یا دغدغه فیلمساز درک کرد، اگر چه این گونه مطرح‌شده که سینما یعنی سرگرمی، اما اینکه فیلم فاقد فیلمنامه و مضمون واحد باشد، نه سرگرمی است و نه هنر. اگر نام کارگردان را از فیلم جدا کنیم انگار تمامی این شبه‌کمدی‌ها را یک نفر می‌سازد. مواد لازم و فرآیند شکل‌گیری آن، حضور یک تا چند بازیگر کمدی است و استفاده از دیالوگ‌هایی که بیشتر بداهه‌پردازی است. در واقع مهم‌نبودن فیلمنامه و استفاده از موقعیت‌های جنسی چند‌پهلو که در رفتار‌های جوانان کوچه و خیابان دیده می‌شود، حاصلش فیلم «انفرادی» است که هیچ عمق و میزانی از داستان‌پردازی یا یک خط روایی نسبتاً منطقی در آن یافت نمی‌شود.
تکیه «انفرادی» به رضا عطاران است و این یعنی فروش قابل‌ملاحظه! اما حتی عطاران هم در این فیلم چنگی به دل نمی‌زند و شوخی‌های همیشگی‌اش کهنه شده‌است. احمد مهرانفر هم برای نقشش اضافی است و گاهی نبودنش بیشتر به فیلم کمک می‌کند.
حضور مهدی هاشمی هم حلقه این رفاقت را با گسست مواجه کرده‌است؛ یعنی حضوری خنثی دارد که حتی دیالوگ‌گویی‌اش هم نمی‌تواند جذابیتی برای خود فیلم داشته‌باشد.

اگر در این قسمت از نقد انفرادی بخواهیم نقش احمد مهرانفر را مورد بررسی قرار دهیم، بهتر است بگوییم که نقش و کارکتر او در فیلمنامه تقریبا نقشی ضعیف محسوب می شد و مخاطبین با تماشای فیلم انفرادی احساس می کنند که وجود این نقش در فیلم اضافی است. اما درکل حضور مهرانفر در فیلم انفرادی به خودی خود می تواند یکی از نقاط مثبت فیلم محسوب شود. برای ادامه نقد فیلم انفرادی می توانیم به بررسی شخصیت مهدی هاشمی بپردازیم. نقش او نیز در این فیلم نقشی خنثی بوده است و نمی توان نقد های زیادی به آن وارد کرد.


پیش از دیدن فیلم انفرادی والدین بهتر است که نقد و بررسی فیلم انفرادی را بخوانند، نکته ای که وجود دارد این است که انفرادی، فیلمی کمدی و طنز است.

این فیلم، جامعه بی‌دروپیکری را روایت می‌کند که افراد برای رسیدن به تمام خواسته های خود هرکار خلاف و ناهنجاری را انجام می دهند و در بیشتر موارد هم سزای رفتار خود را نمی بینند. خشونت و ناهنجاری در این اثر بسیار بالا است.

با خواندن نقد فیلم انفرادی متوجه می شوید که فضای طنز و کمدی اثر، از شدت اثرگذاری صحنه‌های خشن می‌کاهد اما بالعکس با رفتارهای ناهنجار فیلم انفرادی نسبت مستقیم دارد و ناهنجاری‌های موجود در اثر را کاملا خالی از اشکال و طبیعی به نمایش می‌گذارد.

تنها نکته مثبت داستان و نقد و بررسی فیلم انفرادی، موفق نشدن امیر و جواد و بهرام از طریق روش‌های نامطلوب و ناهنجار است. آن‌ها علی‌رغم اینکه به دنبال حق‌ طبیعی خود هستند، چون مسیر اشتباهی را برای رسیدن به آن انتخاب کردند آسیب دیدند و ضربه های زیادی را می خوردند.

شاید بهتر است قبل از نقد و بررسی فیلم انفرادی به نظر یکی از عوامل این فیلم نگاهی بیندازید که گفته است این اثر می تواند رکورد فروش ۱۰۰ میلیارد تومانی را در سینمای ایران به دست آورد. همین نظر کافی است تا کل فیلم «اینفرادی» را نگاه کنیم تا ببینیم تمام فاکتورهای لازم برای فروش در سینمای ایران را دارد. عواملی که بر اساس قوانین سینما و هنر نیست، بلکه به دلیل مشکلات اجتماعی خارج از سالن ها می تواند منجر به فروش فیلم شود.

سازندگان فیلم به خوبی می دانند که شهروندان ایرانی در حال حاضر وضعیت خوبی ندارند و در مشکلات مختلف غوطه ور هستند. به همین دلیل دست به هر کاری زده اند تا فیلم را لبخند بزنند. به نظر می رسد مخاطب ایرانی که به دیدن فیلم می رود چیزی جز این نمی خواهد و نتیجه این معامله فروش و موفقیت فیلمی مانند «انفرادی» است که دیگر کارگردانان را برای ساخت آثار مشابه ترغیب می کند.

شاید یک دهه قبل حضور چهره‌ای نظیر «رضا عطاران» برای فروش یک «شبه‌کمدی» به تنهایی کافی بود، اما این بازیگر دیگر به تنهایی تضمین کننده فروش نیست و با افزایش تعداد بازیگرانی که بازی‌های او را تقلید می‌کنند، موقعیت عطاران دیگر خاص و ویژه نیست. تقسیم بندی موقعیت عطارانیسم و کپی کردن حرکات بداهه این بازیگر توسط چهره‌هایی نظیر همچون مهدی هاشمی و احمد مهرانفر  در این فیلم تکرار می‌شود تا تعداد عطاران‌های فیلم  انفرادی افزایش پیدا کند.

مهدی هاشمی در سری‌دوزی‌هایی از این دست مثل تگزاس و انفرادی همواره یک نقش ثابت را ارائه می‌دهد و احمد مهرانفر برای تیپ‌سازی دست به دامان کلیشه جواد رضویان در شبه‌ کمدی‌هایی می‌شود که این بازیگر در آن ایفای نقش کرده  یا به تبع شیوه بازی‌اش در پایتخت همچنان متکی به داشتن یه لهجه است.

کاراکتر جواد(رضا عطاران) فروشنده مکمل‌های بدنسازی، بشدت تقلیدی از تیپ‌های اخیر «حامد آهنگی» است. مکمل‌های بدنسازی فروخته شده توسط کاراکتر جواد، تاثیرات منفی هورمونی روی خریداران داشته است و برچسب‌های تفکیک جنسیتی روی اجناس اشتباه درج شده است و مشتریان عضلانی مرد، صدایی زنانه و بدنسازان زن صاحب صدایی مردانه شده‌اند و همگی آنان جواد را مقصر این ماجرا می‌دانند. پس از مدتی خریداران به شکل مضحکی اعتراض خود را با جواد در میان می‌گذارند و صحبت کردن عطاران با چانگ پخش کننده چینی تقلید دست چندم ادا و رفتارهای حامد آهنگی است.  

با این ترفندها و بهره‌برداری از کلیشه سایر بازیگران کمدی، تعداد موقعیت‌های شبه طنز فیلم  افزایش پیدا می‌کند و گرنه هویت انفرادی این بازیگران شبیه آیتم‌های طنز تولید شده در پلت‌فرم اینستاگرام است. شوخی‌های اینستاگرامی با روحانی صاحب خودرو در صحنه سرقت، رد و بدل شدن شوخی‌هایی با فضای جوانانه آب‌بازی و تلاش برای دستگیر شدن و به زندان رفتن بسیار سطحی و زرد و اجراها فاقد تشخص سینمایی است. لودگی جمعی این سه کاراکتر در موقعیت های هدر رفته کارکردی ندارد و وجوه شبه انتقادی فیلم به موسسات مالی اعتباری با میزانسن و موسیقی خالتور میزانسن‌ها به هویت شبه‌طنز فیلم دامن می‌زند.

حضور سه کله‌پوک در میان  گروه‌های منتقدی که قصد اشغال آتش زدن سفارت «لیبوتی» (یک کشور فرضی) را دارند هیچ ارتباطی با متن قصه اصلی ندارد. این بخش از فیلم  نه تنها فاقد جنبه انتقادی است بلکه در مسیر اصلی داستان تعریف نشده است. شخصیت‌ها میل به دستگیر شدن دارند و شعار دادن در مقابل سفارت لیبوتی اهرمی برای دستگیر شدن نمی‌تواند باشد.

 فیلم چون فاقد ایده مرکزی برای گسترش داستان است، به جای پیش گرفتن یک خط مدون اقدام به جمع آوری شوخی از فضای مجازی می‌کند و هر زمانی فیلم از شوخی تهی می‌شود، یک شوخی دوپهلوی اروتیک در فیلم بارگذاری می‌شود.

حتی در پایان‌بندی صحنه‌های تعقیب و گریز و خودرویی که روی آن یک مسلسل بزرگ نصب شده بیشتر یادآور صحنه‌های فیلم مکس دیوانه است که با آماتوری‌ترین شیوه اجرا می‌شود.  

«انفرادی» برآمده از جریان سطحی پسند روز است و به فروش‌های میلیاردی دست پیدا می‌کنداما  این سیکل کمدی ‌های لوده و بداهه محور موریانه‌های مهم سینمای ایران هستند که اجازه نمی‌دهند سلیقه دیگری بر سینما حاکم شود.

دیدگاهتان را بنویسید