به نقل از آرتیها اولین رقابت از فینال فصل دوم رئالیتیشو «پدر خوانده» با حضور ۱۱ بازیکن برتر این فصل صورت گرفت. فینال با امیر مهدی ژوله، امیر علی نبویان، باربد بابایی، ترلان پروانه، بهار قاسمی، الیکا عبدالرزاقی، مجید واشقانی، سینا رازانی، امیر کاظمی، معین زندی و آرمین رحیمیان برگزار شد.
ترکیب ۱۱ نفره فینال، ترکیب نزدیک به ایدهالی بود. منتها حضور یکی دو پلیر در جمع فینالیستها کمی سوال برانگیز بود. اما روند مسابقه اول به نوعی پیش رفت که منجر به آشفتگی شد. در خلق این آشفتگی چند مهره دخالت مستقیم داشتند و موجب شدند تا شرایط مسابقه به شکل اعصاب خردکنی در هم پیچیده شود.

امیر علی نبویان
ستاره مطلق فصل گذشته و دور مقدماتی فصل جدید، در رقابت فینال با استراتژی اشتباهی که در همان دور اول برای تشخیص مافیا اتخاذ کرد، شرایطی را رقم زد تا شهر عملا روبهرویش صف آرایی کند. مشکل امیر علی این بود که برای گیر انداختن امیر مهدی ژوله و سیاهکردن او مسیر بسیار سختی را انتخاب کرده بود. او قصد داشت با تله کردن آرمین رحیمیان به افراد سیاه بازی برسد. اما بیان چند عبارت هزینهبر از جمله «گردن گرفتن» باعث شد تا ساید سیاه از آن بهره ببرند. افراد ناآگاه را با خود همراه کنند و شرایط خروج نبویان را در همان ابتدای بازی رقم بزنند.

مجید واشقانی
مجید واشقانی در بین افراد شهر یکی از بلاتکلیفها بود، او هم در ابتدای بازی مقهور حضور این تعداد بازیکن خوب در کنار هم شد و به قول مافیا بازها به معنای مطلق کلمه «کلپس» کرد. همین اتفاق موجب شد تا در دور معارفه با سکوت بیمعنای خود و در روز اول با استدلالهای غلطش در ساید بندی بازیکنها، عملا خودش را برای افراد شهر سیاه کند. واشقانی بعد از اینکه استعلامها اعلام شد و دید وضعیت شهر خراب است، موتورش تازه روشن شد. اما این اتفاق دیر افتاد، چون عملا اعتماد شهر را به دلیل بازی سردرگمش از دست داده بود. برای همین نتوانست گره بازی را باز کند. البته که در این بین نباید از نقش معین زندی در سیاه شدن واشقانی به سادگی گذشت که به تفصیل به آن خواهیم پرداخت.

معین زندی
معین زندی جز بازیکنهایی است که بازی پر نوسانی دارد یا خوب است یا در حد فاجعه بد. او را میتوان به جرات بازنده مطلق شب اول معرفی کرد. دیگر بازیکنهای حاضر در این رقابت هم بازی درخشانی را از خودشان ارائه ندادند، اما زندی قابلیتی داشت که میتوانست با آن موجبات پیروزی آسانتر شهرش را رقم بزند، اما او با عملکرد ضعیفش بیشتر باعث آشفتگی و درهم ریختگی بازی شد. اما دلایل بد بازی کردن معین زندی معروف به «معین زد».
بازیکنهای حرفهای و کاربلد، رفتار حرفهای هم دارند و در طول بازی حرکات خود را کنترل میکنند. لایک و دیس لایک، فضای بازی را آشفته و متشنج میکند. مخاطب معمولا با بازیکنهایی که چنین رفتارهایی از خودشان بروز میدهند نه تنها همراه نمیشوند بلکه نسبت به آنها موضع هم میگیرد. از این دست بازیکن زیاد داریم که از نمونههای شاخص آن میتوان به مریم مومن، ملیکا شریفینیا، دارا حیایی، محیا دهقانی و… اشاره کرد. معین زندی در بازی فینال رفتارهایی از جنس این بازیکنها داشت.
این بازی در نهایت به نفع سایدی که معین زندی در آن بازی میکرد به پایان رسید. اتفاقا با نقشه او هم این پیروزی حاصل شد. اما این پیروزی را نباید به حساب معین زندی و بازیاش گذاشت. باید به حساب دو عامل گذاشت. یکی بازی مغرورانه بهار قاسمی که ابتدا با اعتماد به نفسی کودکانه خودش را شو کرد. سپس بعد از بیرون کشیدن کارت ذهنزیبا، جک را اشتباه تشخیص داد. با این اتفاق یک مافیا از بازی خارج شد و یک کارت تغییر چهره هم در بازی باقی ماند. بنابراین در این لحظه معین زندی که میتوانست خیلی زودتر از اینها باعث پیروزی سایدش شود. پیشنهاد خروج خودش و گذاشتن کارت تغییر چهره مقابل یک مافیا را داد. کاری که در نهایت موجب پیروزی سایدش شد.

امیر مهدی ژوله
ستاره بازی رقابت اول فینال بیشک امیر مهدی ژوله است. او با بازی خوب خود زحمت مافیا را برای خالی شدن شهر از شهروندان کم کرد. او اولا مثل مجید واشقانی مقهور جو نشد و از همان ابتدا سفت و سخت بازی کرد. مهمترین ویژگی بازی ژوله نترس بودنش بود. او از لحظهای که بازی شروع شد به درستی به جنگ بهترین بازیکن حاضر در بازی یعنی امیر علی نبویان رفت. این جنگ را هم بیمحبا آغاز نکرد، از گافی که این بازیکن داد بهره گرفت. اول خود او را بیرون کرد و بعد فضای شهر را آشفته کرد. ذهن شهروندها را بهم ریخت تا به جان هم بیافتند و یکی یکی خودشان را از بازی بیرون بدهند. ژوله دقیقا با مختصات ساید جک بازی کرد و بازیخوانیاش کاملا درست و حسابشده بود.
در رقابت اول فینال اگر بعد از خروج امیر علی نبویان از بازی اگر مجید واشقانی همچنان گیج بازی نمیکرد و معین زندی هم از قابلیتش به درستی بهره میبرد. بازی دچار آشفتگی نمیشد. این رقابت فینال هیچ هیجانی نداشت چراکه مملو از سردرگمی و تصمیمات اشتیاه بود. عناصری که بیشتر اعصاب مخاطب را بهم میریزد تا اینکه باعث ایجاد هیجان در او شود.