به نقل از آرتی ها فیلم ملاقات خصوصی اولین تجربه کارگردانی امید شمس است که به تهیهکنندگی امیر بنان برای حضور در جشنواره فیلم فجر آماده شد و حالا در حال اکران سراسری است. ملاقات خصوصی یکی از پربازیگرترین فیلم های جشنواره چهلم فیلم فجر بود که می تواند از آثار شاخص این دوره هم به حساب بیاید. امیر بنان که با تهیهکنندگی فیلم خورشید به کارگردانی مجید مجیدی مطرح شد حالا با سرمایهگذاری روی کارگردانان جوان، موفق هم بوده چراکه نقدهای مثبتی به فیلم نوشته شده که در ادامه میخوانید.
بازیگران و خلاصه ای ازداستان فیلم
پزیناز ایزدیار، هوتن شکیبا، ریما رامینفر، رویا تیموریان، سیاوش چراغیپور، نادر فلاح، پیام احمدی نیا، شیرین آقا کاشی و حسین پارسایی بازیگران ملاقات خصوصی هستند.

داستان فیلم ملاقات خصوصی از یک شهر کوچک یا اصلا شاید بتوان گفت یک روستا آغاز میشود. «ملاقات خصوصی» فیلمی در ژانر عاشقانه و اجتماعی، برگرفته از یک داستان واقعی است، داستان عشقی که با یک انگیزهی پلید آغاز میشود. «فرهاد» که در ابتدا به انگیزهی جلو انداختن آزادیاش دل «پروانه» را بهدست آورده است، حالا باید تلاش کند همسرش را از منجلاب مواد مخدر که خودش برای او ساخته، نجات دهد. محصول حاضر، بیانگر قدرت عشق است.
پروانه دختری است که پدرش به زندان افتاده و برادرش ایمان که زمانی در مسابقات مردان آهنین جولان میداده حالا یک بدهکار فراری است. او در عطاری پدرش کار میکند و با پدرش در زندان به طور مخفیانه در ارتباط است. این ارتباط مخفیانه از طریق گوشی یکی از همبندان پدرش یعنی شخصی به اسم فرهاد صورت میگیرد. «فرهاد» -که به جرم فروش عتیقهجات به زندان افتاده- با پروانه گهگاه بخاطر برخی مسائل بایکدیگر حرفهای کوتاهی میزنند بیشتر آشنا میشود. فرهاد عاشق پروانه میشود و از او میخواهد که به ملاقاتش بیاید و زندگی این دو نفر به یکدیگر گره میخورد…

فرهاد با گروهی از مافیای زندان در ارتباط است و آنها او را مجبور کردهاند تا با کسی ازدواج کند که به وسیلهی او مواد به زندان قاچاق کنند. اما فرهاد که عاشق پروانه است، قبول این درخواست برایش سخت میشود. زندانیان فرهاد را تهدید میکنند و پروانه از ماجرا باخبر میشود. او قبول میکند که خودش مسئولیت این کار را برعهده بگیرد و برای نجات جان فرهاد درون معدهی خود مواد جاساز میکند و به زندان میآورد. مدتی به همین منوال میگذرد تا پلیس و نگهبانان متوجه این موضوع میشوند. آنها پروانه و فرهاد را در اتاق ملاقات خصوصی دستگیر میکنند. فرهاد مسئولیت موادها را قبول نمیکند و پروانه به جای او به زندان میافتد. فرهاد بعد از یکسال آزاد میشود و در آزادی نمیتواند بار عذاب وجدان را تحمل کند. او به زندان برمیگردد و اعتراف میکند. فرهاد در کنار پروانه به سالها حبس محکوم میشود. او و پروانه اینبار اتاق ملاقات خصوصی را خانهی خود میدانند.
فیلم «ملاقات خصوصی» از یک منظر توانسته مخاطب تنبل و بیحوصلهی امروزی را از پیله بیتفاوتیاش بیرون بکشد و ایشان را درگیر آن سهخطیِ رمانتیک خود بکند:
انتخاب زاویه دید ابتدایی برای ورود به این رابطه کارکرد درستی دارد. ما ابتدا همراهبا پروانهای هستیم که صرفا قرار است از نشانههای بیرونی زندگی یک مرد به شناخت او برسد. از شنیدن صدای فرهاد گرفته تا رفتن به خانه مادری او و تماشای کتابها و عکسهای گذشتهاش. آنچه که همزمان هم در ذهن ما و هم در ذهن پروانه شکل میگیرد، ترسیم مردی است که تا پیش از زندان جایگاه اجتماعی درخوری داشته و حال در اثر یک اشتباه به زندان افتاده است.

هوتن شکیبا در سالهای اخیر نشان داده که چقدر خوب میتوان رل مرد عاشق پیشه را بازی کند. او بار دیگر در ملاقات خصوصی دست به همین هنرنمایی زده و توانسته مانند همیشه بدرخشد. پریناز ایزدیار هم همان دختر معصوم همیشگی است که این بار عاشقانهتر از همیشه ظاهر شده و شیمی بین او و هوتن شکیبا به طرز شگفت انگیزی، ماهرانه از آب در آمده است. تقریبا بیشتر گروه بازیگری فیلم میتوانند جایگاه خود را در فیلم تثبیت کنند و شخصیت پردازی خوب آنها باعث شده که درخشش آنها بیشتر به نظر بیاید.
فیلم حواسش است که نه به شدت طعم عاشقانه پیدا کند که به اصطلاح لوس و تینایجری شود و نه بیش از حد وارد فاز هیجانی خود شود. ضرباهنگهایی در طول فیلم وجود دارد که به درستی لایه ظریفی از کمدی را چاشنی داستان سیاه خود میکند و تماشاگر را سرجایش نگه میدارد. این بزنگاههای درست کاری کرده تا حوصله تماشاگر سر نرود و همپای فیلم باقی بماند. با توجه به مدت زمان نسبتا طولانی فیلم (بیش از ۲ ساعت) این نکات ظریف از موارد حیاتی فیلم بوده و توجه فیلمساز به نوسانات فیلمنامه خود و ریتم فیلمش، ستودنیست.
پیدا کردن ایراد مهم و اثرگذاری در فیلمنامه یا کارگردانی ملاقات خصوصی آسان نیست. شاید فقط بعضی نقصها در مقدمه شخصیتپردازیها؛ مثلاً اینکه انگیزه فرهاد برای تصمیمی که منجر به گرفتاریاش شده، سست است و به شخصیت معلمیاش نمیچسبد، یا قابل قبول نیست که پروانه اینقدر ساده و بیتحقیق درباره شرایط فرهاد با پیشنهادش همراه شود. با این حال همه چیز در ملاقات خصوصی همانطور که انتظار داریم پیش میرود؛ چه در خط کلی داستان، چه در پرداخت جزئیات روایت و موقعیتها و شخصیتها، و چه در کارگردانی و اجرای (بیشتر) سکانسها. ملاقات خصوصی نکته غیرقابل پیشبینی یا غافلگیرکنندهای ندارد که تماشاگرش را سر ذوق یا به وجد بیاورد. هرچند درنهایت چنان هست که مطمئنمان کند در آینده حتما بیشتر از اینها از امید شمس خواهیم شنید.