به نقل از آرتیها سرانجام بعد از بمباران تبلیغاتی، نخستین قسمت سریال کمدی «دفتر یادداشت» رونمایی شد. مخاطبان شبکه خانگی شاهد حضور دوباره رضا عطاران بعد از گذشت بیش از یک دهه در این شبکه باشند. نگاهی داریم به نکات مهم قسمت اول این سریال.

کارگردانی
کیارش اسدیزاده بعد از کارگردانی دو فیلم سینمایی «گس» و «شکاف». سریال «کرگدن» را برای شبکه نمایش خانگی ساخت و در آن زمان مورد توجه قرار گرفت. او در تجربه بعدی سراغ ساخت سریالی در حالوهوای «کرگدن» رفت. سریال «هفت» که پخش آن از سهشنبه هفته پیش شروع شد. منتظر بودیم ببینیم کارگردانی با این پیشینه چطور وارد عرصه کمدی خواهد شد. سریال کمدی «دفتر یادداشت» با وجود پتانسیلهای فراوان و استفاده از بازیگرانی مثل رضا عطاران و حسن معجونی، چه ساختار و محتوایی خواهد داشت.
این کارگردان توانسته در همین قسمت ابتدایی، با شخصیتهای اصلی و فاش کردن رازهایی درباره گذشته، ذهن مخاطبان را درگیر کند. او همچنین از مکانها به درستی برای خلق موقعیتهای کمدی استفاده کرده و فضایی رمزآلود و در عین حال بامزه خلق کرده است.

کاراکترها
حتی پیش از شروع اولین قسمت هم میتوانستیم حدس بزنیم رضا عطاران با این گریم و لباس متفاوت، قرار است اتفاق مهمی را در سریال رقم بزند. بهرحال تجربه ثابت کرده عطاران میتواند برگ برنده هر اثری باشد و طبیعتا حضورش در این سریال کمدی هم به نفع آن خواهد بود. او را در قسمت اول با دو گریم متفاوت میبینیم. در فلاشبک به عنوان یک کارآگاه پلیس او را میشناسیم. در زمان حال به عنوان مردی مسن و مبتلا به آلزایمر که چیزی از گذشته به خاطر نمیآورد. اما آلزایمر نتوانسته است جلوی ذکاوت و شم پلیسیاش را بگیرد.
عطاران با همین دو ویژگی شخصیت ایرج توانسته بازی متفاوتی از خودش به نمایش بگذارد. همراهی حسن معجونی در نقش حمید که در جوانی متصدی بخش بایگانی اداره پلیس بوده و زوجسازی حسن معجونی و رضا عطاران هم به نفع سریال تمام شده. در مراودات میان این زوج، حمید نقش مغز متفکر را دارد و ایرج را هدایت میکند. مینا ساداتی (مدیر آسایشگاه)، بیژن بنفشهخواه (نگهبان ساختمان) و سوگل خلیق (همسایه ایرج و حمید) سایر بازیگرانی هستند که در قسمت اول معرفی میشوند. هرکدام از آنها ویژگی منحصربفردی دارند که موقعیتهای کمدی سریال را تقویت میکنند.

فیلمنامه و تیتراژ
«دفتر یادداشت» یک کمدی جنایی است. با توجه به ویژگیهای شخصیت اصلی سریال یعنی کارآگاهی به اسم ایرج، داستان هم با رمزها و نشانههایی پیش میرود. ابتدای داستان شخصیت ایرج با آنالیز معمای یک تهسیگار و کشف راز این مسئله که میتواند متعلق به چه کسی در آسایشگاه باشد معرفی میشود. بعد از این است که به موقعیت او به عنوان فردی آلزایمری پی میبریم.
با ورود شخصیت حمید، رمز و رازها باز هم بیشتر میشود. جالب اینجاست که ما به عنوان مخاطب، با ایرج که حافظهاش را از دست داده همراه میشویم و با توجه به صحبتهای اطرافیان بخصوص حمید، به اطلاعی درباره گذشته آنها دست پیدا میکنیم؛ اطلاعاتی که هنوز از صحت و سقمشان مطمئن نیستیم چون شخصیت حمید به عمد مرموز ساخته شده و نمیتوانیم به او اعتماد کنیم. با این حال هرچه از ابتدا به سمت پایان میرویم، مسائلی برایمان روشن میشود. مواردی کماکان گنگ باقی میماند که همه اینها به ساختار سریال برمیگردد.

یکی از عناصر جلب توجه سریال «دفتر یادداشت»، جذابیت تیتراژ ابتدایی و پایانی است. تمام المانهایی که به نحوی با ماجرای زندگی این زوج کمدی گره میخورد در این تیتراژ وجود دارد. از پیانو و چرخ خیاطی گرفته تا سنگ مردهشورخانه و ماشین پلیس و خانهای که در آن زندگی میکنند. نهایتا ترکیب این موارد به انگشت قطع شدهای میرسد که نشان از معمایی بودن سریال دارد.