به نقل از آرتیها پری نام فیلمیست بهکارگردانی و نویسندگیِ داریوش مهرجویی، ساختهشده در سال ۱۳۷۳است. مهرجویی از كارگردانان صاحب سبك سینمای كشور است كه در كارنامه هنری وی آثاری همچون گاو، هامون ، سارا ، بانو ، بمانی و … به چشم می خورد كه تا كنون جوایز متعددی را ازجشنواره های داخلی و خارجی برای این هنرمند به ارمغان آورده است.
دراین فیلم كه درجشنواره بین المللی فیلم فجرسال۱۳۷۳ سیمرغ بلورین بهترین كارگردانی را كسب كرد، زنده یاد خسرو شكیبایی ، نیكی كریم ، علی مصفا ، پارسا پیروزفر، فرهاد جم و … ایفای نقش کردند .
داریوش مهرجویی طیّ مصاحبهای در مجلهٔ «دنیای تصویر» نقدِ سادهای بر این فیلم داشت: او گفت پری میخواهد بگوید از ظاهریات دین باید فرار کرد و به عمقِ دین اسلام باید علاقه داشت. داریوش مهرجویی در این فیلم شخصیت پری را فردی آشفته و تا حدی مضطرب که در مذهبش دچارِ افراط شده و روزههای چند روزه میگیرد و پشت سر هم ذکر میگوید و تحملِ نامزدش را، که با شخصیت معنوی او کاملاً متفاوت است، ندارد نشان میدهد؛ ولی با آمدنِ شخصیت داداشی در طیّ داستان تا حدی به پری کمک میشود تا از سردرگمی رهایی یافته و میفهمد که خیلی هم بودن در این دنیا سخت نیست و ما همه بازیگرانی هستیم که داریم برای خداوند در این دنیا نقش بازی میکنیم.

خلاصه داستان :
«پری»، این دشوارترین اثر مهرجویی در نزدیک شدن به مابهازاهای اندیشه و عرفان شرقی، اشارات و نکات غیرمستقیم و پنهانی به لایههای اسرارآمیز صوفیانه، متنی دقیق و قابل تامل دارد. عزم پری از ابتدای داستان، نوعی ورود او با رویکرد به وادی طلب است. او دختری پاک در آستانه تحول است.
فیلم پری روایت دختر دانشجویی است به نام پری که از خانوادهای پرجمعیت و روشنفکر است. پری سه برادر دارد: اسد، صفا و داداشی. اسد طی یک آتش سوزی جان خود را از دست داده است، صفا به دور از خانواده زندگی میکند و هر از گاهی، خواهر و برادر کوچکترش را راهنمایی میکند. داداشی هم برادر کوچکتر است که پر است از درگیریهای ذهنی. داداشی به همراه بقیهی اعضای خانواده در کنار هم زندگی میکنند.
پری با خواندن کتاب کوچکی عرفانی که متعلق به برادر درگذشتهاش “اسد” است، دچار دگردیسی میشود. کتابی دربارهی عرفان و سلوک و طریقت که نویسنده آن یک عارف بی نام و نشان خراسانی است متعلق به قرن پنجم، و پری با خواندن آن دچار بحران روحی میشود، تفکر و جهان بینیاش تغییر میکند، به نوعی سالک میشود و دست از زندگی مادی و تنانی میکشد و راهی هفت شهر عشق میشود.
با خواندن این کتاب، عدم تعادل در پری به شدت دیده میشود که باعث نگرانی خانواده و آشنایان او میشود. مادر او که از همه بیشتر نگرانش است، از داداشی میخواهد تا چارهای بیندیشد و پری را از این موقعیت سخت خارج کنند. در نهایت “داداشی” با تلاش بی وقفه، عمق معنای عرفان را به پری نشان میدهد و او را از این بحران بیرون میآورد و پری از سطحی نگری و سردرگمی گذر میکند.
منبع اصلی اقتباس فیلم پری، نوشتهی جی. دی. سالینجر ، نویسندهی پرآوازهی امریکایی. فرانی و زویی در سالهای ۱۹۵۵ و ۱۹۵۷ به صورت دو داستان جداگانه در نیویورکر به چاپ رسید و چند سال بعد، یعنی در سال ۱۹۶۱ به صورت یک کتاب در دو بخش در آمد. بخش اول روایت فرانی است و بخش دوم، روایت زویی.

فرانی و زویی از جروم دیوید سالینجر :
فرانی، داستان دختری است متعلق به خانوادهی گلس که خانوادهای پرجمعیت، روشنفکر و فیلسوف مآب اند. آنها خانوادهای هستند که زندگیشان دچار بحران و آشفتگی شده است. پسر بزرگ خانواده خودکشی کرده و پسر دیگر خانواده در جنگ کشته شده، زویی، پسر کوچک خانواده که به شدت اهل مطالعه است و دغدغههای خودش را دارد، به اجبار در این جمع قرار دارد ولی در واقع حلال مشکلات است.
فرانی دختر پریشان خانواده که با خواندن کتاب کوچک عرفانی که داستان یک دهقان روسی و چگونگی غرق شدن او در راه رسیدن به معبود است، در عالم سلوک، فلسفه، عرفان، مذهب و مسیحیت غرق شده و زویی، کوچکترین پسر خانواده که از فرانی بزرگتر است، به اصرار مادرش وارد این جریان میشود و با تمام گرفتاری هایش،تمام وقت میگذارد تا فرانی را از این سردرگمی و غرقینگی بیرون بکشد.
اقتباسی که از فرانی و زویی در فیلم پری انجام شده، اقتباس کاملا وفادارانه ایست و داستان فیلم پری همان داستان ِ منبع اصلی است. دیالوگها و صحنهها در جاهایی کاملا یکی است و تغییری در آن ایجاد نشده. شخصیتها همان اند.
پری / فرانی است که با خواندن کتاب دگرگون میشود، داداشی / زویی برادری است که بازیگری میخواند، به شدت اهل مطالعه است، مخالف خانواده است ولی به هنگام مشکلات پشت خانواده است و در نهایت با همراهی مادرش پری را نجات دهد. سیمور/اسد برادری است که خودکشی کرده، بادی/صفا برادری که به دور از خانواده زندگی میکند و…

همذات پنداری شدید پری با نویسندهی کتاب عرفانی دقیقا مثل همذات پنداری فرانی است. مجذوب شدن پری، گوشه گیر شدن و تحلیل رفتنش کاملا شبیه به فرانی است.
فرانی برای رسیدن به سلوک درونی تلاش میکند ولی به عمق عرفان پی نبرده است، و زویی، برادر او است که به او کمک میکند تا خودش و آنچه میخواهد را پیدا کند و در این راه، هر دو نگاه تازهای به مذهب پیدا میکنند و مذهب بدون تفکر را دور میاندازند. چیزی که فرانی به کمک زویی به آن میرسد این است که هر کاری که خالصانه برای معبود انجام شود جزو سلوک محسوب میشود. در واقع زویی در سراسر کتاب در تلاش است تا به فرانی بفهماند دین و مذهب بدون تفکر، پوچ است و باعث سردرگمی انسان میشود.
این کتاب در واقع جایگاه دین و مذهب و نقش آنها در زندگی انسان را نشان میدهد و به نوعی انسان را به فکر فرو میبرد تا در نگرشش نسبت به دین و مذهب، تغییر ایجاد کند و با بازنگری به آن بپردازد. در فیلم پری تفاوتهایی اندک نسبت به کتاب وجود دارد، مثل تفاوت در انتخاب مسلک و عرفان است. در کتاب، عقاید مسیحی و بودایی به خوبی نشان داده میشود و در فیلم، عرفان شرقی مطرح است. در واقع مهرجویی هفت وادی عرفان را در فیلم پری گنجانده است.
پوستر فیلم پری اثر داریوش مهرجویی :
اصولا آثار سلینجر به خاطر پرداخت به درونیات کاراکترها و بروز درونیات به زیباترین شکل ممکن، از طریق دیالوگها و زبان اثر، معروفند. سلینجر پیچیده ترین و ناممکن ترین حالات درونی شخصیت هایش را در زبانی اثرگذار به مخاطب منتقل میکند و همذات پنداری مخاطب با تنهاترین و یکتاترین حالت ممکنِ شخصیت هایش را بوجود میآورد.
مهرجویی اما در پری ، به زیبایی تمام حالات درونی کاراکترها را به تصویر کشیده و با زبانی اثر گذار، ظریف و احساسی، ذهنیت پیچیدهی کاراکترها، دغدغه هایشان، تفاوت در نگرش هایشان را نشانمان میدهد و به هیچ وجه حس قضاوت دربارهی شخصیتها را در مخاطب بوجود نمیآورد.
جملات، دیالوگ ها، صحنه ها، اکثرا همان چیزهایی اند که در کتاب وجود دارد با اندکی تغییرات. اساسن حرف فیلم پری ، همان حرف کتاب است. شکل گیری تفکر بعد از اتمام فیلم، همان چیزی است که در کتاب وجود دارد. با تمام این ها، فیلم پری یکی از بهترین و لذت بخش ترین اقتباسهای سینمای ایران است که دیدن آن حالمان را خوش میکند و فکرمان را درگیر. فیلم پری را شاید بتوان گفت شخصی ترین ساختهی کارگردان است که در همذات پنداری با کتاب سلینجر و بازآفرینی آن، توانسته دغدغههای ذهنی خودش را به نمایش بگذارد.
«پری» تجربه و آزمون دشوار داریوش مهرجویی برای نزدیک شدن به مفاهیم ژرف عرفانی و غوطهور شدن در عناصر عمیق سیر و سلوک است؛ تجربهای که انگشتشمار فیلمسازان در طول تاریخ سینمای ایران به هر نحو بدان نزدیک شده و به خاطر دشواریهای تبدیل مولفههای پررمزوراز فلسفی به عناصر نمایشی و تصویری، کمتر موفق به تجربهگرایی و خلق آثاری ماندگار در این زمینه شدهاند. بااینحال، هنر داریوش مهرجویی و تجربه او در نزدیک شدن به این وادی دشوار، متفاوت و لذتبخش است تا او در این اثر مهجور خود (به عنوان نمونهای مثالزدنی از تجربه نزدیک شدن به مولفههای عارفانه در هنر فیلم) مانند دیگر فیلمهای موفقش نشان دهد میتوان آثار این نوع و جنس لطیف از سینما را بدون سَر بردن حوصله تماشاچی تولید کرد.