به نقل از آرتیها مایکل جوزف جکسون در تاریخ ۲۹ آگوست ۱۹۵۸، در شهر گری, ایندیانا (شهرک صنعتی در نزدیکی شهر شیکاگو, ایلینویز) در خانوادهای از طبقهٔ کارگر متولد شد. پسر جوزف والتر «جو» و کاترین اسکروز استر, او هفتمین فرزند از ده فرزند است. خواهران و برادران او ربی, جکی, تیتو, جرمین, لاتویا, مارلون, رندی و جنت هستند. پدرش در استخدام معدن آهن بود و اغلب با برادرش لوتر در یک گروه موسیقی اجرا میکرد. مادر مذهبی جکسون، فرزندش را با باورهای فرقهٔ یهوه ( نام خدا در زبان عبری ـــ فرقهای مسیحی ) تربیت کرد.
جکسون از اوایل دوران خردسالی مورد سوء استفادهٔ جسمی و روحی پدرش قرار داشت. او کار بی وقفه, شلاق و کلمات رکیک را تحمل میکرد. این سوء استفاده ها, زندگی او را در بزرگسالی تحت شعاع قرار داد. یک شب وقتی جکسون خواب بود, پدرش از بیرون خود را به پنجرهٔ اتاق خواب او رساند و در حالی که ماسک ترسناکی بر چهره داشت با جیغ و فریاد وارد اتاق شد. پدرش گفت که میخواسته به فرزندانش یاد بدهد که هنگام خواب پنجرهٔ اتاق خواب را باز نگذارند. اما تا سالها بعد از آن, کابوسهای دزدیده شدن از اتاق خواب جکسون را رها نکرد.
او گفت که در کودکی اغلب از تنهایی میگریست و گاهی اوقات با دیدن پدرش بیمار میشد یا حالت تهوع به او دست میداد. در مصاحبهٔ بسیار معروف دیگری به نام زیستن با مایکل جکسون در سال ۲۰۰۳, او در حالی که در بارهٔ سوء استفادههای دوران کودکی اش صحبت میکرد چهرهٔ خود را با دستهایش پوشاند و گریست. جکسون خیلی زود استعدادش را در موسیقی بروز داد، او در سن پنج سالگی در حضور همکلاسیها و حضار دیگر به مناسبت کریسمس اجرا میکرد.

مایکل جوزف جکسون ( زاده ۲۹ اوت ۱۹۵۸) موسیقی دان، سرگرمیساز و بازرگان آمریکایی است. فرزند هفتم خانوادهٔ جکسن، او فعالیت حرفهای خود را در عرصهٔ موسیقی از سن ۱۱ سالگی بعنوان یکی از اعضای گروه جکسون فایو آغاز نمود و در حالی که هنوز عضوی از گروه بود، در سال ۱۹۷۱ کار خود را به عنوان یک تکخوان شروع کرد. او را سلطان پاپ مینامند. در اوایل دهه هشتاد میلادی، او به عنوان برترین نماد موسیقی مردمی (پاپ)، و اولین سرگرمی ساز آمریکایی آفریقایی تبار شناخته شد که موج قدرتمندی را بنیانگذاری نمود، آغاز این موج از شبکهٔ MTV بود. جکسن با اجراهای روی صحنه و موزیک ویدیوهایش، حرکات تکنیکی پیچیدهٔ رقص مثل روبات را به محبوبیت رساند.
از دستاوردهای دیگر او میتوان به ثبت رکوردهای بیشمار در لیست رکوردهای جهانی گینس، از جمله عنوان “موفق ترین سرگرمی ساز تمام دوران ها ” اشاره کرد . در صنعت موسیقی جایزهای نمانده که جکسون به خانه نبرده باشد. همچنین او یک تاجر بسیار زیرک است, بسیاری او را یک نابغه در تجارت توصیف کردهاند و هیچ هنرمندی از نظر وسعت توانایی کنترل امور مالی و تجاری با او قابل مقایسه نیست. تقریبا چهار دهه است که کنکاشهای بسیار موشکافانه در زندگی خصوصی جکسون همراه با دوران فعالیت درخشانش، او را جزئی از فرهنگ مردمی کردهاست. او به عنوان یکی از مشهورترین مردان جهان شناخته میشود.
شروع اتفاقات عجیب در زندگی مایکل :
در سن ۲۰ سالگی (۱۹۷۸), جکسون در نقش مترسک در یک فیلم موزیکال به ایفای نقش پرداخت. در سن ۲۱ سالگی (۱۹۷۹)، بینی جکسن در یکی از تمرینات پیچیدهٔ رقص شکست. عمل جراحی بینی که در نتیجهٔ این حادثه انجام شد موفقیت آمیز نبود و جکسون از مشکلات تنفسی که میتوانست فعالیت حرفهای او را تحت تاثیر قرار دهد رنج میبرد. او به دکتر استیو هوفلین معرفی شد که عمل رینوپلاستی (جراحی بینی) دوم و عملهای دیگر را در دنباله برای او انجام داد.
فیلم «ساختن ترلر مایکل جکسون» مستندی که توسط مایکل جکسون و دوستش تهیه شد. این دوره شاهد ظهور محصولات جدیدی مانند عروسکهای مایکل جکسون که در ماه می۱۹۸۴ به قیمت دوازده دلار به بازار آمدند بود. او فعالیت تجاری اش را در همین دوره شروع کرد . در ۲۵ مارس ۱۹۸۳، او برای اولین بار در یک اجرای زنده تلویزیونی امضای هنریش ـــ مون واک ـــ را به نمایش گذاشت. مون واکی ( امضای هنری اش ) که او به شهرت رساند، استعارهای از سبک رقص اوست.

در ۲۷ ژانویه ۱۹۸۴ جکسون دچار یک بد اقبالی شد. ضمن ساخت یک فیلم تبلیغاتی برای پپسی کولا در سالن نمایش بزرگ شراین در لوس آنجلس، موهای او بر اثر خطا در عملیات آتش بازی آتش گرفت و پوست سرش دچار سوختگی درجه سه شد. این حادثه در برابر چشمان سالن لبریز از جمعیت که برای بازسازی یک کنسرت آنجا گرد آمده بودند اتفاق افتاد. شرکت پپسی خسارت این حادثه را خارج از دادگاه پرداخت و جکسون یک و نیم میلیون دلاری را که به او پرداخت شده بود به «مرکز سوختگی مایکل جکسون» اهدا کرد. اندکی پس از آن، سومین جراحی پلاستیک روی بینی جکسون انجام شد و او خود آگاهانه تر دربارهٔ ظاهرش رفتار کرد.
در ۱۹۸۶، رسانههای شایعه پرداز ، داستانی منتشر کردند که ادعا میکرد جکسون برای حفظ جوانی در زیر چتر اکسیژن پر فشار میخوابد: تصویری از او، درحالی که زیر یک جعبهٔ شیشهای دراز کشیده بود همراه با خبر منتشر شد. با وجود اینکه این ادعا نادرست بود، جکسون خود به این داستان جعلی پر و بال داد. او در حال تبلیغات برای فیلم جدیدش «کاپیتان EO» بود و میخواست تصویری علمی تخیلی از خود ارائه دهد. او برای پیدا کردن ظاهری عضلانی، یک فرو رفتگی روی چانه اش قرار داد. سپس در فیلم سه بعدی «کاپیتان EO» به ایفای نقش پرداخت. این فیلم گران ترین فیلم کوتاه در آن زمان بود، و بعدا جزئی از پارکهای تفریحی دیزنی شد.
پوست جکسون در تمام دوران کودکی و نوجوانی اش به رنگ قهوهای متوسطی بود, اما از اوایل دههٔ هشتاد، رنگ پوست او روشن تر شد. این تغییر بطور وسیعی تحت پوشش رسانهها قرار گرفت, از جمله شایعههایی که ادعا میکردند جکسون پوست خود را سفید میکند. در اواسط دههٔ هشتاد، تشخیص داده شد که جکسون مبتلا به ویتیلایگو ( همان بیماری لک و پیس است که در آن سلولهای بعضی از قسمتهای پوست رنگیزه ی خود را از دست می دهند و درمانی هم ندارد و معمولا برای درست کردن ظاهر به روش های مختلف رنگ بقیه پوست را هم از بین می برند ) و لوپوس ( نوعی بیماری پوستی که در آن معمولا قسمت هایی از پوست صورت مانند صورت گرگ تغییر رنگ می دهد و عوارض دیگری چون التهاب مفاصل را هم به دنبال دارد ) خفیف است، اما هر دوی این بیماریها او را حساس به نور خورشید میکنند.

شیوهٔ درمانی که جکسون برای این بیماریها استفاده میکند باعث روشن تر شدن پوست او میشود، و با گریم پن کیکی که برای پوشاندن لکهها و یکدست کردن رنگ پوستش اجرا میشود، پوست او میتواند خیلی روشن به نظر برسد. شکل چهرهاش هم تغییر کرده است؛ چند جراح نظر دادهاند که او چند عمل جراحی بینی، جراحی پیشانی، نازک کردن لب و یک جراحی گونه را پشت سر گذاشتهاست. تغییرات چهرهٔ او تا قسمتی بخاطر کاهش وزن شدید بود. در اوایل دههٔ هشتاد بدن جکسون بخاطر تغییر در رژیم غذایی و تمایلش برای داشتن «بدن یک رقصنده» قلمی تر شد. شاهدان اظهار کردهاند که جکسون اغلب سرگیجه داشت و به نظرشان او در مورد چگونه به نظر رسیدن بدنش وسواس پیدا کرده بود؛ برخی افراد حرفهای در زمینهٔ علم پزشکی بطور علنی بیان کردهاند که طبق عقیدهٔ آنها خواننده سندروم دیسمورفی بدنی دارد، شرایط ذهنی که در آن بیمار نمیداند دیگران دربارهٔ او چه نظری دارند.
در ۱۹۸۸( ۳۰ سالگی ) او اولین زندگینامه به قلم خود، Moon Walk (قدمی در ماه) را نوشت، که تکمیلش چهار سال به طول انجامید. جکسون از دوران کودکیاش، تجربیاتش در جکسون فایو و سوء استفادهایی که در دوران کودکی از آن رنج برد، سخن گفت. او همچنین دربارهٔ جراحی پلاستیک صحبت کرد، و گفت که او دو جراحی روی بینی اش انجام داده و یک فرورفتگی هم روی چانه اش ایجاد کردهاست. در کتاب، او تغییر شکل چهره اش را بر اثر بلوغ, کاهش وزن، رژیم غذایی منحصر به سبزیجات, تغییر در مدل مو و نورپردازی صحنه دانست. کتاب او در مکان اول لیست پرفروشهای نیویورک تایمز قرار گرفت. این موسیقیدان سپس فیلمی بنام Moonwalker (ماه پیما) منتشر کرد، که حاوی پشت صحنه، موزیک ویدئو و یک فیلم مستقل، که جکسون و دوستش در آن ایفای نقش نمودند بود.
در مارس ۱۹۸۸، جکسون زمینی در نزدیکی سانتا ینز, کالیفرنیا, خریداری کرد تا ملک نورلند (Neverland) خود را با هزینهای معادل ۱۷ میلیون دلار در آنجا بسازد. وسعت این ملک شخصی ۱۱ کیلومتر مربع (۲٫۷۰۰ اکر) است, جکسون نورلند را با چندین چرخ فلک, یک باغ وحش غیر متعارف, یک سالن سینما و چهل نگهبان تکمیل کرد. در سال ۲۰۰۳، این ملک را ۱۰۰ میلیون دلار ارزش گذاری کردند. کمی بعد، جکسون اولین غربی بود، که در یک تبلیغات تلویزیونی برای تلویزیون روسیه ظاهر شد.
موفقیت جکسون باعث شد که لقب سلطان پاپ را دریافت کند، عنوانی که ایدهاش از الیزابت تیلر، بازیگر و دوست جکسون آمد، تیلر هنگامی که جایزهٔ «هنرمند» دهه را در ۱۹۸۹ به او تقدیم میکرد، این لقب را به او داد.

جکسون بنیاد Heal The World (دنیا را شفا بده) را در ۱۹۹۲ بنیانگذاری کرد. سازمان خیریهای که کودکان بی بضاعت را به ملک جکسون میآورد، تا از پارک تفریحی که جکسون بعد از خرید ملک در آنجا ساخته بود بطور رایگان استفاده کنند. این بنیاد همچنین میلیونها دلار برای کمک به کودکان بیمار و جنگ زده به نقاط مختلف کرهٔ زمین فرستاد. جکسون در ۶۷ کنسرت برای ۳٫۶ میلیون نفر برنامه اجرا کرد. تمام درآمد حاصل از این کنسرتها به بنیاد هیل- د- ورلد منتقل, و باعث جمع آوری میلیونها دلار برای کمک به مردم شد. جکسون سپس به جلب توجه عموم به HIV/AIDS کمک کرد, بیماری که در آن زمان هنوز جنجال برانگیز بود. او در مراسم آغاز ریاست جمهوری بیل کلینتون بطور علنی تقاضا کرد که بودجه بیشتری برای کمک به بیماران مبتلا به ایدز و تحقیقات مربوط به این بیماری اختصاص داده شود. در یک بازدید مشهور از آفریقا, جکسون از چند کشور بازدید به عمل آورد، که گابون ( سرزمین مادری او ) و مصر در میان آنها بودند.
در فوریهٔ ۱۹۹۳، جکسون در مصاحبهای با اپرا وینفری به مدت ۹۰ دقیقه شرکت کرد، اولین مصاحبهٔ او از سال ۱۹۷۹. هنگامی که از سوء استفادهٔ پدرش از او در دوران کودکی صحبت میکرد عضلات چهرهاش منقبض میشد; او شایعات اخیر در مورد خودش و همچنین نظرات مربوط به اینکه او پوستش را سفید کرده را منتفی دانست، و برای اولین بار تصدیق کرد که مبتلا به ویتیلایگو است. این برنامه چهارمین برنامهٔ پر بینندهٔ غیر ورزشی در تاریخ آمریکا شد. جکسون توسط پسری ۱۳ ساله بنام جوردن چندلر و پدرش ایوان چندلر به سوءاستفادهٔ جنسی از کودکان متهم شد و رابطه دوستی بین جکسون و ایوان چندلر فرو پاشید.
تحقیقات رسمی شروع شد، مادر جردن چندلر مصر بود که خطایی از طرف جکسون نبودهاست. بچهها و تعداد زیادی از خویشاوندان، اینکه او بچه باز باشد را مصرانه رد کردند. وضعیت جکسون وقتی بدتر شد که خواهر بزرگترش لاتویا جکسون او را به بچه باز بودن متهم کرد, بیانیهای که خواهرش بعدا پس گرفت. جکسون برای مقابله با استرس اتهاماتی که به او وارد شده بود، شروع به استفاده از مسکن ها، والیوم، زاناکس و آتیوان کرد. تا پاییز ۱۹۹۳، جکسون به داروها اعتیاد پیدا کرده بود. وضعیت سلامتی جکسون تا حدی به وخامت گذاشت که او یاد آوری تور جهانی خود را کنسل نمود و چند ماهی به یک مرکز درمان اعتیاد رفت. استرس اتهامات باعث شد که جکسون از غذا خوردن دست بردارد, و وزن بسیار زیادی از دست بدهد. بخاطر سلامتی در حال افول او, دوستان و مشاوران قانونی کنترل روند دفاع و اوضاع مالی او را بر عهده گرفتند; آنها از او میخواستند که به توافق خارج از دادگاه جواب مثبت دهد، چون باور داشتند که در صورت برگزاری جریان طولانی مدت دادگاه ها، جکسن دوام نخواهد آورد. واکنش رسانههای شایعه پرداز به اتهامات مطرح شده، جکسون را در شرایط نامطلوبی قرار داد. در یک ژانویه ۱۹۹۴ جکسون با خانواده ی چندلر و تیم حقوقی آنها به مبلغ ۲۲ میلیون دلار در خارج از دادگاه به توافق رسید. بعد از توافق، جردن چندلر از همکاری با تحقیقات جنایی پلیس خودداری نمود. جکسون هرگز دستگیر نشد و پرونده با اعلام این که شواهد کافی در دست نیست بسته شد.
ازدواج مایکل :
جکسون با خواننده و ترانه نویس لیزا ماریا پرسلی دختر الویس پرسلی، به طور خصوصی ازدواج کرد. آنها کمتر از دو سال بعد از یکدیگر جدا شدند، آنها دلیل جدایی را اختلافات غیر قابل حل اعلام کردند و ارتباطشان دوستانه باقی ماند.

جکسون با پرستار متخصص پوست، دبورا جینی رو (Deborah Jeanne Rowe)، ازدواج کرد و از او صاحب یک فرزند پسر, بنام مایکل جوزف جکسون پسر، (معروف به «پرنس»), و یک فرزند دختر, بنام پاریس مایکل کاترین جکسون شد. این زوج در سال ۱۹۹۹ از یکدیگر جدا شدند, دبورا رو علت جدایی را غیر قابل تحمل بودن تلاش بی وقفه ی رسانهها در تحت نظر گرفتن زندگی خصوصی جکسون برای او اعلام کرد و در ادامه گفت که به جکسون علاقه ی بسیاری دارد و برای او هر کاری میکند. او حضانت کامل فرزندان را به جکسون داد.
در ۲۰۰۰، به علت اینکه جکسون بیشتر از هر سرگرمی ساز یا شخصیتی از رویدادهای خیریه حمایت کرده است, رکورد دیگری در رکوردهای جهانی گینس به نامش ثبت شد. سومین فرزند جکسون، پرنس مایکل جکسون دوم (معروف به بلنکت )، در سال ۲۰۰۲ متولد شد. جکسون هویت مادر او را فاش نکرد، اما گفت که تولد فرزند در نتیجهٔ لقاح مصنوعی از سلولهای اسپرم خود او بودهاست.
مرگ میکل جکسون :
در خانهای اجاره شده در «بلوار نورت کارل وود» در منطقهٔ «بورلی هیلز لوس آنجلس» در ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹ درگذشت. مرگ او در اثر سکتهٔ قلبی اتفاق افتاد. دو ماه بعد از مرگ جکسون، پزشکی قانونی لس آنجلس مرگ او را قتل معرفی کرد. جکسون در روز تمرین کنسرتش تنها چند هفته قبل از آغاز تور درگذشت. «این آخرش است» نام این مجموعه کنسرتها بود که «بزرگترین بازگشت جهان» لقب گرفته بود. تعداد این کنسرتها ابتدا ده عدد بود اما در نهایت مایکل که از نظر مالی آسیبپذیر گشته بود توسط بانیان تور تحت فشار قرار گرفت و با اجرای پنجاه کنسرت موافقت کرد، تمام یک میلیون بلیط نیز در حدود سه ماه قبل از مرگش و در یک روز به فروش رفتند.
درگذشت جکسون باعث غلیان و خروش ناگهانی احساسات جهانی و لبریز سوگ فراوانی در سراسر دنیا و همچنین قفل شدن بی سابقهٔ اینترنت در اکثر کشورهای جهان شد. فردای روز درگذشت مایکل، کنگره آمریکا که متشکل از نمایندگان و سناتورهای آمریکا است برای احترام به وی، ۱ دقیقه به صورت ایستاده سکوت کردند و در بیانیهای، درگذشت وی را تسلیت گفتند و اضافه کردند: «خدا را شکر میکنیم که به ما اجازه داد تا در زمان و مکانی زندگی کنیم که مایکل جکسون در آن زندگی میکرد».

خبر درگذشت مایکل تا مدتها تیتر اصلی رسانههای تمام جهان بود. سایتهایی همانند گوگل و شبکههای مخابراتی پس از اعلام خبر مرگ مایکل به دلیل هجوم یکبارهٔ کاربران، برای چندین دقیقه از دسترس خارج یا دچار اختلال شدند. خبرگزاریهای رسمی خبر از خودکشی حداقل ۱۲ نفر را در پی این واقعه دادند. همچنین افراد سرشناس بسیاری همچون نلسون ماندلا، باراک اوباما، بیل کلینتون، مدونا و استیون اسپیلبرگ، درگذشت او را ویرانکننده خواندند. شبکهٔ تلویزیونی ویاچوان، مرگ جکسون را «تکان دهندهترین لحظه در تاریخ صنعت موسیقی» خواند.
در ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۹ و ۱۲ روز بعد از مرگ جکسون، مراسم یادبودش در سالن استیپلز سنتر، جایی که جکسون دو روز قبل از مرگش در آن برای کنسرتهایش تمرین میکرد، با حضور بیش از دو میلیون نفر که تنها بخش کمی توانستند شرکت کنند برگزار شد. این مراسم از شبکههای تلویزیونی به صورت زنده پخش شد و بیش ۱ میلیارد نفر آن را تماشا کردند و به یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی تاریخ تبدیل شد.
در سال ۲۰۱۰ اعلام شد که مایکل با سود ۲۷۵ میلیون دلار در یک سال پس از درگذشتش، پردرآمدترین انسان درگذشتهٔ جهان است. این در حالی بود که الویس پریسلی که در رتبهٔ بعد از مایکل بود، تنها ۶۰ میلیون دلار درآمد داشتهاست. او پرفروشترین هنرمند مردهٔ جهان را نیز میباشد. ۵ ماه پس از درگذشت مایکل، مستندی موزیکال و کنسرتی از آنچه که او تنها ۲ روز قبل از مرگش بر روی صحنهٔ تمرین انجام داده بود به پردهٔ سینماها رفت و به پرفروشترین مستند تاریخ، تبدیل شد.