Oprah Winfrey

در این مقاله از آرتیها شما را با زندگینامه و فعالیت‌های حرفه‌ای اپرا وینفری آشنا خواهیم کرد. اگر اخبار هنرمندان و افراد مشهور خارج از کشور را دنبال می‌کنید، حتما با خانم اپرا وینفری آشنا هستید. بانویی آفریقایی-آمریکای‌ تبار، مجری بزرگ‌ترین برنامه‌های تلویزیونی، هنرپیشه و یکی از موفق ترین زنان کارآفرین جهان. وقتی صحبت از برنامه‌های گفتگو‌محور تلویزیونی می‌شود، این زن رقیبی ندارد. شهرت اپرا وینفری علاوه‌بر حضورش در رسانه به‌خاطر شرکت بزرگش موسوم به هارپو (Harpo) نیز هست.

مجله فوربز اپرا وینفری را به عنوان یکی از ده فراد تاثیرگذار بر جهان معرفی کرده است. اپرا وینفری در حال حاضر در ایالات متحده آمریکا زندگی می کند.

کودکی و نوجوانی اپرا:

اپرا وینفری در ۲۹ ژانویه ۱۹۵۴ در می‌سی‌سی‌پی، از مادری نوجوان به دنیا آمد. مادرش ورنیتا لی ۱۸ ساله خدمتکار بود. پدرش ورنن وینفری ۲۰ ساله در ارتش خدمت می‌کرد. تا ۶ سالگی نزد مادربزرگش در روستایی در می‌سی‌سی‌پی زندگی کرد. با کمک مادربزرگ توانست در کودکی خواندن و نوشتن را بیاموزد او در ۳ سالگی انجیل و سرودهای مذهبی در کلیسا را از حفظ می‌خواند.

۶ تا ۱۲ سالگی را با مادرش در میلواکی گذراند. ۹ ساله بود که مردی از اقوام به او تجاوز کرد و مدتی بعد هم مورد آزار جنسی دوست مادر و اقوام دیگر قرار گرفت. هر چند از درون رنج می‌برد اما هرگز این مسائل را باکسی در میان نگذاشت. مادرش تصمیم داشت او را به کانون اصلاح و تربیت بفرستد، ولی شانس با اپرا یار نبود و ظرفیت مدرسه تکمیل بود. دیگر راهی نبود جز اینکه با پدرش زندگی کند. به همین دلیل در سال ۱۹۷۱ نزد پدرش در نشویل رفت.

او در سال ۱۹۶۷ از خانه گریخت. در سال ۱۹۶۸ در پی آزارهای جنسی در ۱۴ سالگی باردار شد ولی بچه خود را از دست داد و پسری مرده به دنیا آورد. مرگ فرزند برای او ضربه سختی بود ولی با خود عهد کرد که زندگی‌اش را تغییر دهد. پدر هم تصمیم گرفت با انضباط و سخت‌گیری به او کمک کند تا بتواند زندگی‌اش را دگرگون کند. او تحصیلاتش را ادامه داد و پدرش او را تشویق می‌کرد که همیشه بهترین باشد. اپرا مجبور بود هفته‌ای یک کتاب بخواند و مطلبی دربارهٔ آن بنویسد.

شروع حرفه ای مجری گری و بازیگری اپرا وینفری:

در ۱۷ سالگی گزارشگر رادیو نشویل شد. برای اینکه بتواند به کار در رادیو و تلویزیون ادامه دهد، برای تحصیل به دانشگاه تنسی رفت و در رشته هنرهای نمایشی و ارتباط کلامی مشغول به تحصیل شد و همزمان، به‌طور نیمه وقت در رادیو محلی مشغول به کار شد.

اپرا وینفری با وارد شدن به کالج، ورق دیگری از زندگی اش را رقم زد. او در کلاس های درس با اعتماد به نفس بود و نظر بسیاری از استادان را خود جلب کرده بود. او حتی در سال اول تحصیل موفق شد دو جایزه بهترین نمایش را دریافت کند. در این دوران، پدرش هر هفته به او یک کتاب می داد و او را مجاب می کرد که همیشه از کتاب ها یک گزارش مفصل ارائه دهد. به مرور زمان، مهارت نویسندگی اپرا بسیار افزایش یافت و او در دوران کالج بسیاری از نمایشنامه ها را می نوشت. 

در آن زمان که اپرای جوان ۱۹ سال داشت، پیشنهادی طلایی گویندگی اخبار عصر در شبکه سی بی اس (CBS) را دریافت کرد که ابتدا قبول نکرد، اما در نهایت به توصیه یکی از استادانش، پذیرفت. او به مدت کوتاهی به گویندگی این شبکه تلویزیونی پرداخت. اما شبکه اصلی که باعث مشهوریت نسبی او شد، شبکه بالتیمور بود. در حالی که اپرا وینفری تنها ۲۲ سال سن داشت، مجری خبر شبکه بالتیمور شد که بسیار برای او موفقیت آمیز بود.

در سال ۱۹۸۵، کنسی جونز (Quincy Jones) به‌عنوان تهیه‌کننده‌ای در سینما، اپرا را در تلویزیون می‌بیند و با خود فکر می‌کند که احتمالا این فرد می‌تواند در فیلم جدید او و استیون اسپیلبرگ، کارگردان بزرگ سینما، نقشی ایفا کند. فیلم مذکور براساس رمان آلیس واکر (Alice Walker) به نام «رنگ بنفش» ساخته می‌شود. تا آن زمان تنها تجربه‌ی بازی اپرا وینفری، حضور در برنامه‌ای زنانه موسوم به «تاریخ حضور زنان رنگین‌پوست در نمایش و آواز» بود که در طول جشنواره‌ تئاتر آمریکایی‌-آفریقایی‌تبارها در سال ۱۹۷۸ اجرا شده بود.

شهرت اپرا وینفری:

شهرت اپرا بعد از موفقیت فیلم «رنگ بنفش» بیشتر و بیشتر شد و در سال ۱۹۸۵، شرکت تهیه‌کننده و پخش‌ معروف برنامه‌های تلویزیونی کینگ‌ورلد (king world)، حق پخش برنامه‌های اپرا را خریداری و برنامه را در ۱۳۸ شهر توزیع کرد. این رقم برای اولین بار برای یک برنامه تلویزیونی مطرح می‌شد. در آن سال، برنامه‌ی معروف دوناهو نیز در ۲۰۰ شبکه پخش می‌شد، اما اپرا با داشتن تعداد بینندگانی دوبرابر برنامه‌ی نام‌برده و میزان بازدیدی بسیار زیاد در دسته‌ی ۱۰ بازار معروف برنامه‌های تلویزیونی آمریکا قرار گرفت.

در سال ۱۹۸۶، وینفری به‌خاطر نقش و حضورش در جوامع هنری شهری از آکادمی شیکاگو جایزه‌ای ویژه دریافت کرد و ازسوی سازمان ملی زنان آمریکا نیز عنوان زن موفق را به خود اختصاص داد. برنامه‌ی اپرا چندین جایزه اِمی (Emmy Awards) را برای بهترین برنامه از آن خود کرده است.

روابط عاشقانه اپرا وینفری با استدمن گراهام:

استدمن گراهام او یک تاجر، یک نویسنده و یک پادکست است. گراهام قبلاً در سال ۱۹۷۴ با زنی به نام گلندا ازدواج کرده بود. او و همسر سابقش یک دختر به نام وندی دارند. اپرا و استدمن اولین بار در یک رویداد خیریه در سال ۱۹۸۶ در همان سال به نمایش درآمدند نمایش اپرا وینفری برای اولین بار به نمایش درآمد. گراهام در سال ۱۹۹۲ در آشپزخانه خانه آنها در ایندیانا از وینفری خواستگاری کرد. گراهام گفت، می خواهم با من ازدواج کنی. فکر کنم وقتشه که غول رسانه ای به آن پاسخ داد، آه، این واقعا عالی است. این را به اپرا بسپارید تا واکنشی بی‌پروا داشته باشد .

اگرچه آنها با خوشحالی نامزد شده اند، اما هیچ برنامه ای برای عقد ازدواج ندارند… در سال ۲۰۱۷، وینفری روی جلد سپتامبر ظاهر شد ووگ و فاش کرد که راز رابطه آنها عدم تعهد زناشویی آنهاست. تنها باری که آن را مطرح کردم زمانی بود که به استدمن گفتم: ‘اگر واقعاً ازدواج می کردیم چه اتفاقی می افتاد؟’ و پاسخ این است: ‘ما با هم نبودیم.’ ما با هم نمی ماندیم، زیرا ازدواج او گفت که نیاز به روشی متفاوت برای بودن در این دنیا دارد. این زوج هرگز برای خود بچه نداشتند. اگرچه دختر گراهام، وندی، در ژوئن ۲۰۱۵ صاحب یک دختر شد و اولین سرمایه گذاری آنها برای پدربزرگ و مادربزرگ شدن بود.

در پایان

اپرا در ۲۵ سال از مجری گری خود سپس در برنامه خود اعلام کرد که به این کار پایان خواهد داد. در بیست و پنجمین و آخرین سری برنامهٔ خود، روی صحنه با جان تراولتا رقصید و تمام حاضران در آن برنامه را به سفر به استرالیا مهمان کرد. از دیگر لحظه‌های به یاد ماندنی در این سری برنامه‌ها، گفتگوی او با باراک و میشل اوباما، جورج بوش، رئیس‌جمهور سابق آمریکا و خانواده مایکل جکسون بود.

آخرین برنامه اپرا وینفری، پس از ۲۵ سال کار مداوم، روز چهارشنبه ۲۵ مه ۲۰۱۱ پخش شد. در آخرین برنامه که در مقابل چشم ۱۳۰۰ نفر برگزار شد، بخش‌هایی از سخنان تام کروز، آرتا فرانکلین، تام هنکس و استیوی واندر دربارهٔ اپرا وینفری پخش شد. او در آخرین برنامه شوی خود در اواخر برنامه یک ساعته‌ای که اجرا کرد به ریشه خودش و زندگی در می‌سی‌سی‌پی اشاره کرد و گفت: اتفاقی نیست که دختر تنهای کوچکی که محبتی ندید، حتی بااینکه والدین و پدربزرگ و مادربزرگش تمام تلاش خود را کردند… اتفاقی نیست که من وقتی بزرگ شدم مورد محبت، مهربانی، اعتماد و تأیید میلیون‌ها نفر از سراسر جهان قرار بگیرم.

دیدگاهتان را بنویسید