اتاقک گلی عشقی در میان آشوب

آرتیها شما را به تماشا و معرفی این فیلم دعوت می کند. فیلم اتاقک گلی اولین ساخته محمد عسگری است که در جشنواره فجر نظر منتقدان را جلب کرد و از جمله فیلم های خوش ساخت سال ۱۴۰۱ محسوب می شود که حتما باید آن را تماشا کرد.

بازیگران اتاقک گلی :

بازیگران اصلی این فیلم سینمایی تورج الوند، سعید دشتی، سعید زارعی، مسعود شامی و تینو صالحی، نوید پورفرج هستند.

خلاصه فیلم اتاقک گلی :

فیلم اتاقک گلی آمیخته ای از عشق، ایثار، شجاعت، خانواده دوستی، وطن پرستی و امید است. درباره جوانی به «شاهو» (تورج الوند) است در منطقه اسلام آباد غرب. عاشق دختری به «خزال» است. چالش هایی با خانواده دختر برای ازدواج دارد.

اتاق گلی روایتی از عملیات مرصاد در سال ۶۷ و حمله منافقین به کشور و حضور لشگر ۲۷ محمد رسول‌الله در سه‌راه اسلام‌آباد و منهدم کردن ادوات جنگی است، که در عملیات مرصاد یک دسته از رزمندگان لشگر ۲۷ برای حفاظت از ساکنان روستای شیان عازم این منطقه می‌شوند که درنهایت تعدادی از رزمندگان لشگر در حفاظت از این روستا به شهادت می‌رسند و اهالی سالم می‌مانند. نکته جالب توجه فیلم این است که تهیه‌کننده این فیلم یکی از همان رزمنده‌هایی است که برای نجات این دخترک گرفتار شده، همراه دیگر همرزمانش وارد عملیات می‌شود.

نقد فیلم اتاقک گلی :

این فیلم نظر بسیاری از منتقدان را جلب کرده و  سید اصغر نوربخش در بخشی از نقد خود نوشته: … بازی های قدرتمند، تدوین تمیز، طراحی صحنه زیبا، فیلم برداری درخشان و صدابرداری صاف، حاصل پختگی کارگردان و وسعت نظر او است. گر چه نام مجید مجیدی در مقام مشاور کارگردان، بر غنای کار می افزاید اما سال ها تجربه حضورعسگری در سینما به عنوان بازیگر و سایر عوامل فیلم، سبب شده است که او صاحب سوی چشمانی روشن و دقیق و نافذ شود.

«اتاقک گلی»، از کلیشه ها و چارچوب های سینمای جنگ فارسی، کاملا به دور است. در حقیقت، سینمای زندگی است و در آن، جنگی هم اتفاق می افتد. برخی از صحنه های فیلم، ما را یاد آن جمله جاودان حسین منصور حلاج می اندازد که گفته بود: «در عشق دو رکعت است، وضوی آن درست نیاید الا به خون» این فیلم پر از صحنه های دیدنی، جذاب و متاثرکننده است که می تواند مخاطب را ساعت چند، از جهان خاکی جدا کند و به وادی دیگری ببرد. گر چه همه فیلم براساس، مستندات و واقعیات و خاطرات و تحقیقات نوشته شده است، اما در بخش هایی، سازنده فیلم دچار غلوهای دراماتیک می شود؛ مثلا آنجا که جوی خون راه می افتد. با این حال، همه چیز فیلم قابل قبول و توجیه پذیراست. همچنین رضا میرمحرابی، منتقد سینما گفته: این فیلم در همه وجوه فیلم رو به جلویی است. شخصیت پردازی فیلم بسیار خوب است شروع و پایان خوبی دارد،این فیلم حال مرا خوب کرد.

نکات مثبت و منفی :

لاله محمودی، عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران نوشت: عملیات مرصاد و جنایاتی که منافقان در این عملیات بر مردم شهرها و روستاهای مرزنشین آن هم در پایان جنگ رواداشتند یکی دیگر از برگ‌های تاریخ هشت ساله جنگ تحمیلی است. برگی که محمد عسگری و پدرام کریمی آن را در بستر یک ماجرای عاشقانه و خانوادگی روایت می‌کنند.

سال ۱۳۶۷ و جنگ ایران و عراق؛ همزمان با پذیرش قطعنامه از سوی ایران و آغاز عملیات مرصاد از سوی منافقین است. لشگر محمد رسول الله در سه راهی اسلام آباد برای جلوگیری از پیشروی و مبارزه با منافقین مستقر شده و در پی منهدم ساخت ادوات جنگی آنان است. منافقین نیز به روستاهای اطراف پناه برده‌اند و در این بین اهالی یک روستا اسیر منافقین می‌شوند. شاهو راننده کامیونی که دل در گرو عشق دختر دایی‌اش خزال داشته و با کامیونش رزمندگان را برای مبارزه با منافقین جابه جا کرده، از آنان برای نجات اهالی روستا کمک می‌خواهد.

عملیات مرصاد و جنایاتی که منافقان در این عملیات بر مردم شهرها و روستاهای مرزنشین آن هم در پایان جنگ روا داشتند یکی دیگر از برگ‌های تاریخ هشت ساله جنگ تحمیلی است. برگی که محمد عسگری و پدرام کریمی آن را در بستر یک ماجرای عاشقانه و خانوادگی در دل ملتهب‌ترین روزهای جنگ روایت می‌کنند. در واقع این بار و در اتاقک گلی بیشتر موضوع عشق و خانواده است که که بر بستر جنگ روایت می‌شود و از این منظر شاید اتاقک گلی یکی از متفاوت‌ترین آثاری باشد که تاکنون در حوزه سینمای جنگ و دفاع مقدس ساخته شده است.

هوشمندی سازندگان فیلم در این نکته است که قصه مستقیما به دل جنگ نمی‌رود بلکه ماجرا با یک مشکل طایفه‌ای آغاز می‌شود و در پی رخدادهایی و پس از آن، مشکل مذکور تبدیل به وحدت و یکدلی و ایستادگی در برابر دشمن می‌شود و البته نکته مهمتر توجه به کیان خانواده و مراقبت ویژه از زنان است که هم در ساختار و هم در فیلمنامه به آن پرداخته شده. دقت کنید که در طول ماجرا، جمعی و تعداد بسیار زیادی از مردان روستا و رزمندگانی که به کمک اهالی روستا آمده‌اند خود را سپر گلوله‌های منافقین می‌کنند تا زنان و دخترانشان از هر گونه گزندی در امان بمانند که این مساله در دو سکانس درخشان به تصویر کشیده است: اولی سکانس فرار اهالی روستا از محل اختفایشان که با حمله منافقین مواجه می‌شوند و تیربار مهاجمان یک یک مردان و رزمندگان را پر پر می‌کند اما آسیبی به زنان نمی‌رسد و سکانس دوم ورود آن سرباز زن منافق به اتاقک گلی است که همه زخمی‌ها را به رگبار می‌بندد و قصد دارد با انفجار نارنجکی زنان پناه گرفته در زیرزمین را نیز نابود کند که باز هم مقاومت مردانه مانع از هدف او می‌شود. این پرداخت هوشمندانه چه در فیلمنامه و چه در ساختار با توجه به شرایط ویژه‌ای که در ماه‌های گذشته کشور را تحت‌الشعاع خود قرار داد می‌تواند سند تصویری مناسبی باشد برای تثبیت جایگاه و نقش والای زنان و دختران در فرهنگ ایرانی.

فیلمنامه اما کاستی‌هایی هم دارد. پرداخت برخی داستانک‌ها و روند خاص همراهی با تعدادی از شخصیت‌ها به گونه‌ای است که مخاطب و تماشاچی به راحتی می‌تواند پایان قصه آن شخصیت را خیلی جلوتر حدس بزند و پیش‌بینی کند. همچنین انفعال بزرگترهای روستا همچون دایی و آقا مراد در برابر منافقین و تزلزل در این زمینه که آنان نیز ایرانی هستند و مسلمانند و غیره نمی‌تواند برای مخاطب باورپذیر باشد چرا که در آن مقطع وقوع رخدادها قاطبه مردم ایران از نقش منافقانه و خیانت‌های سازمان منافقین آگاه بودند یا مساله وضع حمل زینت که تبدیل به یکی از گره‌های ماجرا می‌شود اما در ادامه داستان به کلی فراموش می‌شود تا پایان قصه که نوزادش مفهومی نو را در محتوای اثر به وجود می‌آورد.

فیلم در ساختار نیز اکشن خوبی دارد و عنصر تعلیق به درستی در آن رعایت شده است. این مساله البته ارتباط مستقیمی با جلوه‌های ویژه صوتی و تصویری فیلم دارد و اگرچه میزان خشونت تصویری در فیلم نیز زیاد است و همین مساله باعث می‌شود که شاید اتاقک گلی به همین دلیل مناسب تماشا برای افراد زیر ۱۵ سال نباشد اما به هر حال این خشونت هم بخشی از واقعیت‌های تلخ جنگ بوده است. هوشمندی محمد عسگری در استفاده نکردن از چهره‌های مطرح و اصطلاحا سوپراستار نیز بر جذابیت‌های بصری و بازیگری فیلم افزوده و حضور تعداد زیادی از بازیگران تئاتر در این اثر حضوری آبرومند و قابل اعتنا از آب درآمده است.

مجتبی اردشیری، منتقد سینما نوشته: طراحی ساختار روایت، برگ برنده نخستین ساخته محمد عسگری است. روایت با یک چالش خانوادگی آغاز شده و پس از آن، ابعاد این چالش، به وحدت تبدیل شده و مراتب جنایت منافقین، تاثیر خود را بر جماعتی که تاکید می‌شود یک طایفه و خانواده هستند، با تاثیرگذاری بالا به تصویر کشیده می‌شود. طبیعتا اگر داستان، مستقیما به دل جنگ می‌رفت و این شروع را به خود نمی‌دید، نمی‌توانست هسته مرکزی داستان را تا این اندازه ملتهب و اثرگذار نشان داده و این‌ همان تدبیری است که در این فیلم دیده می‌شود. با این شیوه روایت‌گری، مفهوم‌ جنایت، به درستی درمی‌آید. علی‌الخصوص آن که در این بیان محتوایی، اغراقی دیده نشد. شعار چندانی هم به چشم نیامد و وفاداری به موضوعیت مستند، کاملا قابل شناسایی است.

یکی‌ از امتیازهای فیلم، کارگردانی حساب‌شده کار است. داستان برای حدود نیم‌ساعت، زیر آتش سنگین، قصه‌گویی می‌کند. در این‌ لحظات، دوربین گنگ نیست و کارگردان، از پس سکانس‌های شلوغ و عموما با قاب‌های باز به خوبی برآمده است. این سکانس‌ها، روایت کنش‌ گرایانه خوبی دارد و دوربین، در اکثر پلان‌ها، چرخش‌ها، روی دست گرفتن‌ها و حتی تراولینگ، ابتکار خوبی را نشان می‌دهد حال آن‌که، پس‌زمینه قاب نیز با هدایت درستی، به جریان اصلی سکانس و تشریح وضعیت ملتهب کمک می‌کند. در این سکانس‌ها که یک‌سوم انتهایی داستان را در برمی‌گیرد، شاهد هارمونی خلاقانه‌ای در محتوا، اجرا، تصویر و تدوین هستیم که مخاطب را روی صندلی میخکوب کرده و تاثیرگذاری بسیاری دارد.اتاقک گلی، قطعا یکی از بهترین و تاثیرگذارترین آثار جشنواره امسال است که تراز سینمایی بالایی دارد و می‌تواند توامان، برای منتقدان و مخاطبان عام، جذابیت‌های محتوایی و بصری فراونی داشته باشد.

نقطه تفاوت دیگر اتاقک گلی و تفاوتش با عموم فیلم‌های جشنواره فیلم فجر هم نبود سوپراستار است. به غیر از آناهیتا افشار و تورج الوند که در سال گذشته جشنواره خوب دیده شدند؛ باقی بازیگران در فضای سینمایی گمنام‌اند اما توانسته‌اند در کنار هم فیلم سر و شکل داری بوجود بیاورند؛ خاصه  هادی شیخ الاسلامی که بازیگر با سابقه تئاتر است و اینجا اولین بازی جدی و البته موفق سینمایی‌اش را داشته و  سعید دشتی که بازیگر و کارگردان فیلم کوتاه است و اینجا در کار بلند سینمایی خوب از پس کار برآمده و احتمالا در آینده بیشتر هم شناخته می‌شوند!شاید تنها ایرادات کار را در دیالوگ‌های اضافی در بعضی پلان‌ها و البته در نیامدن بعضی از بازی‌ها از سوی بازیگران فرعی کار دانست که عموما هم نابازیگرند!

پایان فیلم نیز اشاره‌ای دارد به وجود جوانه‌های امید و آرزو و عشق. عشقی که باید از نو متولد شود و دوباره شکل بگیرد. لحظه تکان خوردن انگشتان خزال در دستان نوزاد تازه متولد شده زینت، از آن لحظه‌های نابی است که کمتر در سینمای ایران به چشم خورده است.

اتاقک گلی تا اینجا فیلم خوب و قابل قبولی بوده است و از جهت قصه و فیلمنامه اهمیتش از آن جهت است که هم قصه برگرفته از واقعیت است و هم شاید اولین فیلم درباره حمله منافقین از زاویه دید مردم روستایی کرمانشاه است! “اتاقک گلی”شاید جزو فیلم‌هایی از جشنواره چهل و یکم باشد که می‌توان نشست و تا انتها تماشایش کرد.

دیدگاهتان را بنویسید