در این مقاله از آرتیها رازهای شگفت انگیز مثلث برمودا را برای شما خواهیم گفت. مثلث برمودا (به انگلیسی: Bermuda Triangle)، که به عنوان مثلث شیطان نیز شناخته میشود، یک افسانه محلی است که در اطراف منطقه ای محدود در قسمت غربی اقیانوس اطلس شمالی متمرکز شدهاست، جایی که گفته میشود تعدادی هواپیما و کشتی در شرایط مرموز ناپدید شدهاند. ایده این منطقه به عنوان منحصر به فرد و مستعد ناپدید شدن در اواسط قرن بیستم مطرح شد، اما اکثر منابع معتبر این ایده را که هر گونه راز وجود دارد رد میکنند.
مجاورت مثلث برمودا یکی از پرترددترین خطوط حمل و نقل دریایی در جهان است که کشتیها بهطور مکرر از آن عبور میکنند و به بندرهای قاره آمریکا، اروپا و جزایر کارائیب میروند. کشتیهای تفریحی بهطور منظم از این منطقه میگذرند و هواپیماهای تجاری و خصوصی بهطور منظم بر فراز آن پرواز میکنند. فرهنگ عامه ناپدید شدنهای مختلفی را به ماورالطبیعه یا فعالیت موجودات فرازمینی نسبت دادهاست.

موقعیت مثلث برمودا:
نخستین مرزهای اعلام شده برای مثلث به مقالهای که وینست گادیس در سال ۱۹۶۴ میلادی نوشته بود بازمیگردد. در آن مقاله سه رأس مثلث بر روی میامی فلوریدا، سان خوآنِ پورتوریکو و بر روی جزیرهٔ برمودا در وسط اقیانوس اطلس میافتاد. اما نویسندههای بعدی این مرزبندی را نپذیرفتند و رأسهای تازهای را برای مثلث مشخص کردند که ناحیهای به مساحت ۱٬۳۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع تا ۳٬۹۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع را دربرمیگرفت. کمکم چنان شد که پذیرش هر رویداد درون مثلث، به شخصی که گزارش آن را مینوشت بستگی پیدا کرده بود. انجمن نامهای جغرافیایی ایالات متحده چنین مثلثی را به رسمیت نمیشناسد و در نقشههای سازمانهای دولتی آن را نمیآورد. در فوریه ۱۹۶۴، «وینسنت گادیس» در مقالهای به نام «مثلث برمودا قاتل است» دربارهٔ پرواز ۱۹ و دیگر رخدادهای این منطقه نوشت. در سال بعد، گادیس مقالهٔ خود را تا جایی گسترش داد که تبدیل به یک کتاب شد.
نظریه ادوارد ون وینکل جونز:
اولین ادعای ناپدیدشدن غیرعادی در برمودا را ادوارد ون وینکل جونز در ۱۷ سپتامبر ۱۹۵۰ ارائه داد. دو سال بعد، مقالهای کوتاه از جورج ایکس با عنوان «رمز و رازهای دریا پشت دربهای ما هستند» منتشر شد. در این مقاله دربارهٔ از دست دادن بسیاری از هواپیماها و کشتیها از جمله پرواز ۱۹ بهطور جامع صحبت شدهاست. در آوریل ۱۹۶۲، مجلهٔ ای آمریکایی ادعا کرد که نکتهٔ مهمی در پرواز ۱۹ وجود داشتهاست. این مجله ادعا کرد که فرماندهٔ مأموریت گفتهاست: «ما در حال ورود به آبهای سفید هستیم و هیچ چیز خوب به نظر نمیرسد. ما نمیدانیم که در کجا هستیم. آب سبز است یا سفید؟» حتی شایعه شد که پرواز ۱۹ به مریخ فرستاده شدهاست. این مقاله برای نخستین بار نشان داد که مردم از وقایع رخداده در این منطقه را دنبال میکنند.

لورنس دیوید کخ :
«لورنس دیوید کخ» پژوهشگر دانشگاه ایالتی آریزونا و نویسندهٔ کتاب «راز مثلث برمودا» در سال ۱۹۷۵ ادعا کرد راهحلی در اینباره پیدا کردهاست. او اظهار داشت که نوشتههای گادیس و دیگر نویسندگان دربارهٔ این پدیده بیش از حد اغراقآمیز بودهاست. دیوید کخ با پژوهشهای خود، اشتباهات و تناقصات بسیاری بین حساب و اظهارات چارلز برلیتز و شاهدان عینی و بازماندگان کشف کرد که بسیاری از اطلاعات مربوط به کشتیهای بادبانی و ناپدیدشدن آنها را کشف کرد. مجموع پژوهشها عبارتند از:
- کشتیها و هواپیماها که بزرگتر از بقیه بودند گرفتار طوفان گرمسیری شدند و تعدادی از آنها ناپدید شدند و چارلز برلیتز و نویسندگان دیگر یادکردن طوفان در این حوادث را از یاد بردهاند.
- برخی از اطلاعات موجود در پژوهشهای دیگر اغراقآمیز بود. به عنوان مثال، کشتی ناپدید میشد و اما پرسش نامشخص اینجاست که چرا برخی از هواپیماها به سختی خود را به بندر رساندند و گرفتار مثلث برمودا نشدند.
با توجه به غرق شدن کشتی نفتکش در سال ۱۹۷۲، قطعاتی از بقایای آن در خلیج مکزیک پیدا شد. محققان دریافتند که کاپیتان کشتی در دفتر کابین، یک فنجان قهوه را به سختی در دستش فشرده و در همان حال جان دادهاست.
نظریه کارل کروسلنیکی :
در حالی که مثلث برمودا سالها به علت ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها در این منطقه خبرساز شده است، اما «کارل کروسلنیکی» (Karl Kruszelnicki) میگوید که این منطقه نیز در ارتباط با میزان ناپدید شدن کشتی و هواپیما مانند سایر مناطق دنیا است به خصوص اگر به شدت ترافیک تردد دریایی و هوایی از این منطقه توجه داشته باشیم.

کروسلنیکی بر اساس این یافتهها می گوید که مثلث برمودا واقعا هیچ جنبه اسرارآمیزی ندارد. او در عوض بر این باور است که بسیاری از ناپدیدشدنها ریشه در شرایط بد آب و هوایی یا حتی ضعف تصمیمگیری افراد دخیل در مسافرت دریایی یا هوایی داشته است و ارتباطی با موجودات بزرگ دریای، نیروهای فراطبیعی یا موجودات بیگانه فضایی ندارد.
اسرار مثلث برمودا حدود ۷۰ سال گذشته در کانون حدس و گمانهای عمومی بوده است و بسیاری بر این عقیده اند که حوادث این منطقه ممکن است مرتبط با نیروهای فراطبیعی باشد. این منطقه از بخش غربی اقیانوس اطلس شمالی به تصورات و تخیلات انسانها دامن زده و حتی برخی گفتهاند که ممکن است موجودات بیگانه فضایی اقدام به ربودن کشتیها و هواپیماها میکنند.
اما کروسلنیکی میگوید که به احتمال زیاد علت حوادث در این منطقه اشتباهات انسانی و شرایط بد آب و هوایی است. وی با اشاره به یک مورد معروف از ناپدید شدن در مثلث برمودا آن را دلیلی بر اشتباهات انسانی میداند. در سال ۱۹۴۵، پرواز شماره ۱۹ – گروهی از پنج بمب افکن نیروی دریایی آمریکا – در این مثلث ناپدید شدند. با وجود تجسس برای یافتن لاشه هواپیماهای مفقود شده، هیچ نشانهای از لاشه این هواپیماها هیچگاه پیدا نشد و این مساله به رمز و راز مثلث برمودا دامن زد.
کروسلنیکی میگوید از میان ۱۴ خدمه این هواپیماها تنها یک نفر از آنها واقعا خلبان باتجربهای بوده است. او همچنین میگوید که مشخص شده این خلبان تصمیمات بدی گرفته و در روز پرواز نیز خمار بوده و حال مساعدی نداشته است.

او همچنین میگوید که شرایط آب و هوایی در روز پرواز شماره ۱۹ طوفانی بوده و ارتفاع امواج تا ۱۵ فوت میرسیده است. یادداشتهای پیامهای رادیویی از این پرواز نشان میدهد که خلبان اصلی و سایرین در خصوص مسیر پرواز اختلاف نظر داشتهاند.
علاوه بر این «چارلز تیلور» خلبان اصلی اعتقاد داشت که بر فراز «فلوریدا کیز» قرار دارند و قطبنمای او درست کار نمیکرده است. او با کمکخلبان مخالف بوده و پرواز را به جای غرب به سمت شرق هدایت کرده و احتمالا هواپیما را بیشتر وارد اقیانوس اطلس کرده است. آیا این اشتباهات انسانی میتواند توضیحی برای ناپدید شدن پرواز شماره ۱۹ باشد؟
با وجود شرایط بد آب و هوایی و کمبود سوخت ممکن است که پرواز شماره ۱۹ دچار مشکل شده و به درون دریا سقوط کرده باشد و به علت عمیق بودن اقیانوس در آن منطقه پیدا کردن لاشه هواپیما دشوار است.
به نظر میرسد توضیح واقعی مثلث برمودا نه در خود اقیانوس، بلکه در اذهان ما است. اذهان ما معمولاً نسبت به رویدادهای عجیب و غریب تحتتاثیر قرار گرفته و دچار سوگیری میشود، در نتیجه نمیتواند به درستی اختلافات آماری را توجیه کند. برای مثال، ما وقایعی را که عجیب و استثنایی به نظر میرسند بهتر به یاد میآوریم، مثل ناپدید شدن یک کشتی بدون هیچ توضیحی، اما خاطرهی یک اتفاق بسیار عادی مثل غرق شدن یک کشتی در طوفان را فراموش میکنیم. وقتی موضوعی برای ما برجسته میشود، ما را دچار سوگیری و متعاقباً توجه بیشتر به خود میکند. به این وضعیت «توهم تکرار» میگویند. این وضعیت زمانی ایجاد میشود که آگاهی افزایشیافته از چیزی این توهم را ایجاد میکند که آن چیز بیشتر ظاهر میشود. به بیان ساده؛ توهم تکرار زمانی اتفاق میافتد که مفهوم یا چیزی که تازه با آن آشنا شدهاید را ناگهان همهجا میبینید.
با وجود موارد متعدد ناپدید شدنها ممکن است این توضیح تا حدی مساله را روشن کند که به علت اینکه این منطقه بخش بسیار وسیع و عمیقی از اقیانوس را شامل می شود، بعید است بتوانیم کل منطقه را تجسس کنیم. معنی این حرف این است که شاید هیچگاه به جواب قطعی نرسیم.