تعریفی متفاوت از هنر معماری

آرتیها شما را با هنر معماری آشنا می کند. معماری (مهرازی، والادگری یا رازیگری)، شیوه طراحی و روش ساخت و ساز ساختمان‌ها و دیگر سازه‌های کالبدی است. معماری و دیگر رشته‌های علمی طراحی در پیوند با آن، مانند طراحی شهری، معماری منظر، طراحی داخلی و … در کنار هم، طراحی محیط را به‌وجود می‌آورند. گستردگی و گوناگونی به‌وجود آمده در آثار معماری معاصر و ناسازگاری که گاهی، میان آنها دیده می‌شود؛ نشان از گم‌شدگی تعریف روشن معماری، در صد سال گذشته دارد.

معماری سراسر بستر بیرونی زندگی بشر را در بر می‌گیرد. امروزه این قلمرو، از شهرسازی گرفته تا معماری و طراحی صنعتی، تحت کنترل معماران است. این اندیشه که کار معماری، طراحی مصنوعات (ساختمان‌ها) است؛ در جامعه ای معنا دارد که تدارک سیمای شهر، بخش‌بندی شده و سلسله مراتبی باشد. در این چشم‌انداز، روابط معماری و سیاست، باید که از بیخ و بن دگرگون شود. معماری، بخشی از سیاست است.

معماری به عنوان تصور، طراحی، درک و ساختن (با توجه به شرایط) شناخته می‌شود. این شرایط ممکن است که در ذات خود کاملاً کارکردی بوده یا به درجه‌های گوناگونی بازتاب شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پروژه باشند. چشم‌داشت ما از معماری، به سان یک هنر، چیزی بیش از پاسخگویی به برنامه‌های کارکردی ساختمان است. تجلیات کالبدی معماری، با کنش‌های انسانی سازگار است و شیوه سازماندهی و انتظام فرم و فضاها در معماری، می‌تواند که تلاش‌ها را به ثمر رسانده، به استخراج پاسخ‌ها کمک کند و معانی را انتقال دهد. هیچگاه نظریه‌های طراحی محیط، از یافته‌های رشته‌های علمی دیگر و مبانی که برای شناخت ویژگی‌های محیط و چگونگی کارکرد آنها فراهم می‌آورند؛ بی‌نیاز نبوده‌اند. به ویژه این نیاز، در مورد ادعای طراحان، در زمینه اثر طراحی بر زندگی مردم، بیشتر صادق است. تاریخ معماری به زمانی بر می‌گردد که آدمی برای زندگی مجبور به ساخت سرپناه برای خویش بود. معماری از دوره‌های پیش از تاریخ اساسی‌ترین نیازهای بشری را همچون ساخت سرپناه و خانه برآورده کرده‌است. در عین حال معماری به دلیل قابلیت خلق طرح‌هایی در ابعاد بزرگ و با شکوه امکان یافته تا به عنوان واسط خود بزرگنمایی و نمایشی در خدمت افراد، گروه‌ها یا کل جامعه قرار بگیرد.

امروزه واژه «معماری» در دو معنای وابسته بكار می رود.
۱) معماری به عنوان فرآیند ساماندهی فضا كه اسم معنا شمرده شده است و به یك فعالیت آفرینشگر (خلاقانه) آدمی توجه دارد و بر پایۀ علمی – تجربی ، هنر و فناوری ساخت، پدید می آید. این برداشت بیشتر از سوی معماران صورت می گیرد.

۲) معماری به عنوان دستاورد ساماندهی فضا یا اثر معماری كه اسم ذات شمرده شده است و به ساختمانهایی اشاره دارد كه پیش از ساخت آنها این فرایند پیموده شده است. این برداشت بیشتر از سوی باستان شناسان و مورخین معماری بكار می رود.

معماری و هنر :

معماری یک هنر اجتماعی است. معماران گاه بناهایی را با ایده‌های شخصی طراحی می‌کنند و حتی می‌سازند، ولی بیشتر ساختمان‌ها با توجه به نیازهای اجتماعی طراحی می‌شوند. معمولاً از معماران انتظار می‌رود که یک ساختمان مشخص را در یک مکان مشخص طراحی کنند. در روند ساخت یک ساختمان افراد زیادی درگیر می‌شوند؛ به مقدار زیادی سرمایه و منابع و به تخصص‌های دیگری به جز معمار نیاز است. همچنین قوانین و آیین‌نامه‌های ساختمانی، تصمیم‌گیری‌های معمار را محدود می‌کنند.

در طراحی یک ساختمان معمار تصمیم‌گیرندهٔ نهایی است؛ ولی خواست جامعه، قوانین و درخواست‌های کارفرما بر تصمیم‌های او اثر می‌گذارد. اتفاقی مشابه نیز در مورد ظاهر و نمای ساختمان‌ها می‌افتد. حتی امروزه که از تجربه‌های جدید و نا آشنای ظاهری استقبال می‌شود، در بسیاری از شهرها به‌ویژه شهرهای تاریخی مقرراتی وجود دارد تا ساختمان‌های جدید در قالب شهری جا بیفتند و از یک زبان مشترک ظاهری پیروی کنند.

گرچه محدودیت‌هایی که توسط عوامل بیرونی بر تصمیم‌گیری معمار اثر می‌گذارد در میان بیشتر معماران، یک واقعیت پذیرفته شده‌است؛ ولی در تاریخ معمارهای مهم و معروفی نیز وجود داشته‌اند که بر روی کاغذ و بدون توجه به نیازهای جامعه یا حتی قوانین فیزیک، کار کرده‌اند؛ مانند جیوانی باتیستا پیرانسی و آنتونیو سنت-الیا. این نوع معماران گاه به تمسخر معمار کاغذی نامیده می‌شوند. با این همه نباید خواست اجتماع را به دیدهٔ یک مانع در برابر اهداف هنرمندانهٔ معمار نگریست. بیش‌تر معمارها به این درخواست‌ها به عنوان شرایط طبیعی یک مسیر هنری نگاه می‌کنند.

معماری به عنوان علم و هنر بارها در گذشته مورد بحث و مجادله بوده‌است. بیشتر مردم اتفاق نظر دارند که معماری هر دوی این‌ها است، اما (چه میزان هنر) و (چه میزان علم) یا برتری یک عامل بر دیگری در طول زمان بر حسب وضعیت‌های مختلف، متفاوت بوده‌است. این موضوع بحثی همیشگی است که اغلب تضادها و ستیزهای سختی را در میان معماران به همراه داشته‌است. معماران متمایل به (فرم) و (جاذبهٔ بصری) اغلب معماری را برای خود مطالبه می‌کنند. در حالی که معماران متمایل به (برنامه‌ریزی)، (سیر از سؤال به جواب)، (موضوعات اجتماعی) یا (معماری خورشیدی) اغلب در برابر گروه فرم‌گرا، موضعی دفاعی پیش می‌گیرند. برای درک توده و حجم معماری، باید گفت هنر از علم لطیف‌تر است. بدون تأمل و تفکر در تأثیرات هنر، که بسیار گسترده و نامحسوس است، عموماً نمی‌توان تأثیرات بی‌واسطه و محسوس علم را بر زندگی خود دریافت کرد. علاوه بر این، عموماً در تعریف هنر میان افراد جامعه توافق نظری مشاهده نمی‌شود، در صورتی که در پذیرش و تصدیق هنر، اتفاق نظر وجود دارد. یکی از شگفت انگیزترین معماری های دنیا معماری مصر است.

طی ۱۰ هزار سال تمدن مصر باستان که در دره نیل واقع شده یکی از شاخص‌ترین تمدن‌های زمانه خود است. حتی امروزه آثار معماریی مانند مجسمهٔ ابوالهول و اهرام جزو میراث فرهنگی یونسکو محسوب می‌شوند. از ۵۵۰۰ تا ۲۸۰۰ سال قبل، فرمانروایان قدرتمند مصر بناهای عظیم و شگفت‌انگیز زیادی از جمله اهرام، آرامگاه‌ها و معابد زیادی در مصر ساختند که تا امروز پا برجاست. این بناها مانند اهرام جیزه نه تنها ابتدایی نیستند، بلکه معماری بسیار پیچیده و حیرت‌انگیزی دارند که هنر معماری و علم مهندسی سازندگان آن را اثبات می‌کنند. مصالح ساختمانی که مصری‌ها از آن استفاده می‌کردند عمدتاً انواع سنگ معدن و سنگ گرانیت بوده‌است که با قایق‌های عظیم از طریق رود نیل به مصر آورده می‌شده‌است. از جمله بناهایی که از معماری شگفت‌انگیزی برخوردارند می‌توان به دره شاهان و معبد حتشپسوت اشاره کرد.

باید گفت امروزه معماری یک دانش میان رشته ای با سایر علوم، به ویژه علوم ریاضی و انسانی است؛ دانشی به وسعت یک اقیانوس که هرمنطقه از این اقیانوس دارای عمقی نامحدود است. معماری یک فعل انسانی است که در زمان ومکان مشخص به خاطر هدفی خاص ماده را به شکل زیبایی خلق می کند.

دیدگاهتان را بنویسید